سازمانی که به زندگی کارکنان و متعادل سازی وظایف سازمانی با آن توجه دارد، در مسیر افزایش عملکرد سازمانی گام های مثبتی را برداشته است. این پژوهش به با هدف تعیین رابطه تعادل بین کار و زندگی و عملکرد سازمانی می باشد، روش تحقیق توصیفی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری کارمندان شعب بانک رفاه سطح شهر تهران به تعداد400 نفر می باشد که از طریق فرمول کوکران 196 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات دو پرسشنامه استاندارد تعادل بین کار و زندگی و عملکرد سازمانی می باشد. روایی پرسشنامه از طریق محتوایی و پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای پرسشنامه تعادل کار و زندگی84/0 و عملکرد سازمانی81/0 می باشد. روش تجزیه و تحلیل داده ها آزمون کلوموگروف اسمینروف، همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در این پژوهش ضریب همبستگی تعادل بین کار و زندگی و عملکرد سازمانی 529/0 که در سطح 05/0 معنادار می باشد. همچنین همه مؤلفه های تعادل بین کار و زندگی با عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معناداری داشته اند. اما در این میان متغیر میزان علاقه نسبت به سایر مؤلفه ها از همبستگی بیشتری نسبت به سایر مؤلفه ها برخوردار بود.همچنین در اولویت بندی رتبه ی این ابعاد نشان می دهد که حمایت سازمان بیشتر از بقیه متغیرها مورد توجه قرار گرفته است و متغیر وضعیت نظارت پایین ترین میزان توجه را در سازمان به خود اختصاص داده است.