آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

«عقل» قوه ای است که از دیرباز فیلسوفان، عارفان و اندیشمندان در شناخت و درک ماهیت آن کوشیده اند. این جستار کوشیده است به شیوه ای تحلیلی- مقایسه ای به بررسی جایگاه عقل در فلسفه هگل و اندیشه مولانا بپردازد. هدف در این کار تبیین دیدگاه ها و یافتن وجوه اشتراک و افتراق آن ها در خصوص عقل کلی و چگونگی برقراری ارتباط انسان با طبیعت و خدا و سیر دیالکتیک در رسیدن به نامتناهی است. هگل در مباحث فلسفی خود به طور گسترده به مفاهیم کاربردی عقل پرداخته است. به عقیده او عقل نزدیک ترین پیوند را با حیات دارد؛ چراکه عقل در وجود انسان، یک بخش در کنار سایر بخش ها نیست بلکه عنصری است که در همه بخش ها سریان دارد. مولوی هم به توانایی ها و ضعف های عقل در جای جای «مثنوی» اشاره کرده است و مرز بین عقل ممدوح و ایمانی و عقل مذموم و دنیوی را مشخص کرده است.

Wisdom and its position in Hegel's Philosophy and Molona's Thought

The "wisdom" is a power which many philosophers, mystics and scholars have attempted to understand its nature since ancient years. The present article attempts to study the position of wisdom in Hegel and Molana's thoughts in analytical – comparative method. The goal is to express the view points and finding the similarities and the differences on whole wisdom and the way human relates the nature, Lord and the dialectic path. Hegel studies the applicable concepts of wisdom in his philosophical issues. The wisdom or wisdom has the nearest relationship with life in his view; because the wisdom is not a part beside other parts but an element which communicates with all parts. Molana has signified the capabilities as well as the wisdom shortcomings in all parts of “Mathnawi” and determines the borderline between praised and religious wisdom.

تبلیغات