آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

نظریه فطرت در اندیشه متفکرین مسلمان همواره مورد توجه بوده است؛ در این میان حکمت متعالیه با توجه به طرح قرآن برهان عرفان، وجوه متفاونی بدان بخشیده است که منجربه استحکام در مفصلبندیِ نظریه مذکور شده است. در بین حُکمای صدرایی، علامه طباطبائی (ره) و استاد مطهری (ره) نظریه فطرت را نه تنها در ثمرات فعلی و فکری، بلکه مبتنی بر ظرفیتهای عرفانی حکمت متعالیه مورد تحلیل قرار دادند. بدین معنا فطرت به لحاظ وجودی یکی از وجوه حقیقت محمدیه(ص) می باشد که خداوند آن را در نفوس جهت تکوین صبغه الهی قرار داده است؛ طبق تقریر علامه و مطهری، به واسطه فطرت، شوق و عشق به کمال مطلق و مطلق کمال در ذات موجودات نهاده شده است. انسان به واسطه قوه ناطقه، بالاترین مرتبه از فطرت را داراست تا حدی که می تواند با فطرت خویش به درجه اتحاد با حقیقت محمدیه(ص) نائل شود. از سوی دیگر فطرت، نقش وجودی در فعل و فکرِ انسان و جامعه نیز دارد؛ چه اینکه هر کنش انسانی و اجتماعی مقرون به شوق به کمالات می باشد که در حاشیه فطرت پا به عرصه جهان اجتماعی نهاده و زیست جهان را شکل می دهد. پرسش مقاله این است که علامه و استاد مطهری با توجه به ظرفیتهای نظریِ حکمت متعالیه چگونه نسبت مبادی وجودشناختی فطرت را با ثمرات اجتماعی آن پیوند زده اند؟ در این نوشتار از روش شناسی بنیادین استفاده شده است؛ بنابراین مبنای نظری نوشتار متکی بر نظریه فطرت در حکمت متعالیه و چارچوب روشی آن، مبتنی بر روش شناسی اجتهاد متوسط است که در پی یافتن مسیر تحلیلی علامه و استاد مطهری پیرامون سؤال فوق می باشد.

A social approach to the mystical roots of theory of Fetrat with an emphasis on the Allameh Tabatabai’s and Motahhari’s views

This paper is aimed to explore the relationship between the capacities of the Transcendent Philosophy and social consequences of the theory of Fetrat from the perspectives of Allameh Tabatabai and Motahhari. Islamic thinkers have consistently paid attention to the theory of Fetrat (innate disposition).  Among the Islamic thinker, the Transcendent Philosophy, by suggesting the idea of Quran-argument-mysticism has made an attempt to strengthen the theory of Fetrat. In particular, Allameh Tabatabai and Motahhari analyzed the mentioned theory, in terms of its both practical and theoretical consequence and the capacities of the Transcendent Philosophy. According to these Islamic thinkers, Fetrat is essentially one aspect of the Mohammadi Truth that the Almighty has vested in the human spirits to create divine conduct. According to Tabatabai and Motahhari, it is because of Fetrat that human beings are eagerly and lovingly inclined to absolute perfection. Human being, due to his/her conversation competency has achieved the highest rank of Fetrat, to the extent that based her/his Fetrat is able to reach the degree of being unified with the Mohammadi Truth. On the other hand, Fetrat has a crucial role in the human being’s mind and practice, since every human and social action is oriented towards eagerness to reach perfections and achievements.

تبلیغات