هدف این پژوه ش، بررسی ت أثیر راهبردهای یادگیری شناختی به روش کرتن بر بی طرفی حسابرس می باشد. نمونه آماری پژوه ش شامل 517 نف ر ح سابرسان شاغل در س ازم ان ح سابرس ی و موس س ات ح س ابرس ی عض و جام عه ح س ابداران رس می ای ران واق ع در م ح دوده ج غراف ی ای ت ه ران در سال 1399 می باشد که با روش نم ونه گ یری تص ادف ی س اده انتخ اب ش دند. از روش توص ی فی- پی مایش ی و ابزار پرس ش نامه اس تاندارد در این پژوه ش اس تفاده شده است. هم چنین، فرضیه های تحقیق از طریق م دل س ازی مع ادلات س اخ تاری با به کارگی ری نرم افزار ل ی زرل، مورد آزمون قرار گرف ت. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد یادگیری شناختی پذیرنده با بی طرفی حسابرس رابطه منفی و معنی دار دارد و راهبرد یادگیری شناختی پژوهنده با بی طرفی حسابرس رابطه مثبت و معنی دار دارد. از این رو، راهبردهای یادگیری شناختی حسابرسان بر بی طرفی آنان تأثیرگذار می باشد. لذا، راهبردهای یادگیری شناختی پژوهنده و پذیرنده به ترتیب بیشترین تأثیر را بر بی طرفی حسابرس دارند. نتایج یافته ها می تواند به موسسات حسابرسی کشور کمک کند در استخدام حسابرسان جدید، نوع راهبرد یادگیری شناختی حسابرسان را در نظر گرفته، تا از این طریق با بهبود قضاوت حرفه ای آنان، کیفیت حسابرسی را افزایش دهند. بنابراین، نتایج این پژوهش می تواند مفاهیم نظریه راهبردهای یادگیری شناختی کرتن را وارد متون تحقیقات رفتاری در حسابرسی نماید.