امروزه، حکمرانی مطلوب به عنوان یکی از نظریه ها و الگوهای غالب در عرصه اداره و راهبری جوامع مدرن مطرح و در کانون توجه فزاینده اندیشمندان و فعالان توسعه و همچنین دستورکار ویژه دولت ها و جوامع جهانی قرار گرفته است. با این وجود، ریشه های نظری و عملی حکمرانی مطلوب به آموزه های اسلامی بر می گردد و در سپهر حکمرانی علوی به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ حکمرانی بشری مورد تبلور قرار می گیرد. در این راستا، نامه 53 نهج البلاغه (منشور حکمرانی علوی) به عنوان یک سند و نقشه راه مرجع، آموزه های نظری و عملی حضرت علی (ع) را در ساحت حکمرانی به تصویر می کشد. ازاین روی، در پژوهش حاضر تلاش گردیده است تا اصول و ارکان این پارادایم مدیریتی-سیاستی در پرتوی آموزه های علوی مورد بازخوانی قرار گیرد. بدین منظور، با بهره گیری از روش قیاسی-استقرایی و توصیفی-تحلیلی به بازخوانی مولفه های حکمرانی مطلوب پرداخته می شود و سپس هر یک از این مولفه ها با استناد به منشور حکمرانی علوی مورد بررسی و تطبیق قرار می گیرد. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که نه تنها مولفه های حکمرانی مطلوب در آموزه های حکمرانی علوی مورد معرفی و تاکید قرار گرفته است بلکه این آموزه ها با جهت گیری آینده مدارانه و ماهیت فرازمانی-مکانی، الزامات و اقتضائات امروزین حکمرانی مطلوب جوامع مدرن را نیز مورد ترسیم و ارائه قرار می دهد.