نویسندگان: رضا پویان
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

کمال آتاتورک که اینک در هشتاد و پنجمین سالگرد به قدرت رسیدن او در ترکیه نیز قرار داریم به رغم بسیاری ناکامی‌هایش در عرصه سیاست و حکومت اما بنیانگذار مدل و الگویی قابل توجه در اصلاح‌طلبی بود و مهندسی اجتماعی او در پیشبرد اصلاحات بی‌شک تلاشی مثال‌زدنی به حساب می‌آید. موفقیت کمال آتاتورک در مسیر اصلاحات، مرهون برنامه‌ریزی تدقیق شده او بود و درک مشخص و واحدش از نوسازی. او پیاده کردن اصلاحات را پس از مرحله‌بندی به شیوه مرحله به مرحله (فابیانی) پیش برد و بخش عمده‌ای از موفقیت او نیز مرهون آن بود که همگام با هر اصلاح در حالی که قصد خود برای اصلاح بعدی را مشخص داشت، دلیلی برای بازگو کردن آن در عموم نمی‌دید و بدین‌ترتیب مرحله به مرحله، طرحی را تکمیل کرد که در نهایت باید به اصلاحات بنیادین او و تغییر ساختار مملکتی می‌انجامید.
 
او در ابتدا شعار مقابله با سلطنت نداد و صرفا به تقویت نیروی ملی پرداخت و آنگاهی که کابینه فرید پاشا را متوجه حملات خود قرار داد نیز اشاره‌ای به همراهی سلطان با فرید پاشا نکرد تا محافظه‌کاران متکی به اقتدار سنتی سلطان را از خود نرنجانده باشد. این اما اولین گام او بود چه آنکه او در گام بعدی با جدا ساختن سلطنت سیاسی از سلطنت مذهبی، در مسیر حذف سلطنت سیاسی پای گذاشت بی‌آنکه با احساسات مذهبی مردم، درگیر شده و مانعی برای خود تراشیده باشد. او مجمع ملی سلطنت را ملغی اعلام کرد و با این حال راهی به لغو خلافت نبرد و پس از آن بود که با انتقال پایتخت کشور از استانبول به آنکارا راه را برای اعلام رسمی جمهوری و به نتیجه رساندن اصلاحات خود در کشور گشود.
کمال در سال 1927 در حالی که برنامه سیاسی اصلاح‌طلبانه خود را به سرانجامی رسانده بود، پرده از استراتژی شاخه به شاخه خود برداشت و چنین در تبیین سیاست خود سخن گفت: «برنامه 1923 تنها آن موادی را در بر می‌گرفت که ما تا آن زمان به آنها دست یافته بودیم. برخی از مسائل مهم و حیاتی در این برنامه گنجانده نشده بودند از جمله اعلام جمهوری، لغو خلافت، انحلال دستگاه آموزش مذهبی و حوزه‌ها و سلسله‌مراتب مذهبی و معمول داشتن کلاه جدید. من بر این عقیده بودم که در آن زمان شایسته نبود که با طرح نابهنگام این مسائل وسایل مسموم کردن جو ملی را در اختیار افراد نادان و ارتجاعی قرار دهم، زیرا اطمینان داشتم که این مسائل در زمان بهنگام مطرح خواهند شد.» در حقیقت کمال آتاتورک راه پیروزی اصلاح‌طلبی خود را با مهندسی بهینه‌اش بود که همواره کرد. گاه راهی را به عنوان مقصد خود معرفی می‌کرد و در حالی که همگان را متوجه آن راه کرده و مسیر انتقادها را منحرف ساخته بود، به راهی دیگر می‌رفت. گاه نیز سیاستمدارانه برای پیشبرد مطالبه خود و دستیابی به آن، فشار از پایین را سازماندهی می‌کرد تا مقدمه‌ای باشد بر چانه‌زنی‌اش در بالا و تفوق سیاسی او در پیاده کردن مطالبه اصلاحی‌اش.کمال آنگاهی که استقرار نظام جمهوری را با مشکل همراه دید، بحرانی دولتی را سامان داد تا در حاشیه هرج و مرج ظاهری برآمده از‌آن بحران، پیشنهاد خود برای تغییر قانون اساسی را به کرسی بنشاند.
بدین ترتیب اصلاحات آتاتورک را حتی اگر در هدف نپسندیم در وسیله و به عنوان یک الگو قابل توجه و درس‌آموز می‌نماید، چه آنکه برنامه‌ریزی اصلی اولیه برای اصلاح‌طلبانی است که مخالفانشان، پیشتر عزم خود برای مقابله و مواجهه را جزم کرده‌اند و برای مقابله با هر مطالبه اصلاح‌طلبانه، برنامه‌ای دارند.

تبلیغات