تابلو نقاشی «مادرِ ویسلر» اثر جیمز ویسلر، نمایشی مینیمال از شکوه، جایگاه و احساسی است که مادرِ ویسلر در نقش یک زن، یا مادر به وی (نقاش) القاء کرده است. این اثر سرشار از تضاد، تقابل و در عین حال هماهنگی است؛ تقابل رنگ ها و تضاد بین خطوط افقی و عمودی که شاید این موارد، نمادی از تفاوت در دیدگاه های مادر و فرزند باشد. ترسیم و تصویر کردن نیم رخ مادر نیز شاید مفهومی معنوی بین مادر و فرزند را نشان بدهد؛ اما بیشتر باعث ایجاد تاکید بصری شده است. این موارد آنچنان نمادین در اثر نمود پیدا کرده که تابلو مادر ویسلر به «مونالیزا ویکتوریایی» مشهور شده و یکی از شناخته شده ترین آثار هنری امریکایی قلمداد می شود و در فرهنگ عامه نیز نمادین شده است. تابلو مادر ویسلر و شمایل تمثیل گونه ی آن که شاید برداشتی از تابلو مونالیزا باشد، تلاش موفقی برای تبدیل سمبلیک یک زن به یک اسطوره است. در واقع ویسلر و داوینچی، به نوعی یک سوژه و زن را ستایش کرده اند. در این پژوهش با در نظر گرفتن این سوالات که جیمز ویسلر در تابلو «مادر ویسلر» چه نمادهایی را به تصویر کشیده و ترکیب بندی کلی اثر به چه صورت است و آیا خلق این تابلو با توجه به ترکیب بندی نوآورانه ای که دارد، به صورت ناخودآگاه بوده یا زاییده تفکر پیشین هنرمند است و اینکه آیا بین آثار «مادر ویسلر و مونالیزا» ارتباطی وجود دارد یا خیر؟ تحلیل و بررسی صورت گرفته است. روش پژوهش این مقاله توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است.