چکیده

تحقیق حاضر رمان جای خالی سلوچ (1358) از دولت آبادی(1319) را در چارچوب نظریه داغ ننگ گافمن(1963( بررسی می کند. نظریه گافمن، روابط میان افراد در زندگی روزانه را تحلیل می کند. رمان خالی خالی سلوچ، روایت زندگی زن روستایی به نام «مِرگان» در روستای دور افتاده «زمینج» است که می کوشد پس از ناپدید شدن ناگهانی شوهرش، خانواده را حفظ کند، در این راستا خود و فرزندانش متحمل انواع آزار جسمی، جنسی، سرخوردگی روحی و عاطفی، تحقیر، خیانت و بی وفایی می شوند. مقاله سعی دارد تا با روش توصیفی -تحلیلی به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که کدام مضمون و درونمایه نظریه داغ ننگ گافمن در رمان جای خالی سلوچ نمود بیشتری دارد؟ براساس نتایج تحقیق، مهم ترین داغ ننگ و برچسب زنی ها در رمان جالی خالی سلوچ، بی هویتی، ناامنی و انزجار است. داغ بی اعتباری، احساس شومی سرنوشت، ناامنی وعقده حقارت و به تبع آن بر انگیختگی حس کین توزی و انتقام است که بیش از هر چیز دیگر مرگان را در بر می گیرد. مرگان و دیگر زنان داستان، اشخاصی رنجور، پریشان و سرگشته، ناامید، مضطرب و افسرده هستند که گرفتار چنبره سرنوشت اند. دولت آبادی به روایت زندگی این افراد می پردازد که احساس بی هویتی و سرگشتگی می کنند.

تبلیغات