آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۷

چکیده

مورخ هنر و معماری، به تصریح یا تلویح و دانسته یا ناآگاه، در کار تفسیر خود رویکردی جمع گرا یا فردگرا دارد. خشم و انکارهای برانکو میترویچ، یگانه منبعیست که مستقلا و از منظری فلسفی تاریخی به تبیین در تاریخ نگاری هنر می پردازد و با تکیه بر واقع گرایی، تبیین جمع گرا را ناموجه می شمارد. در این مقاله استدلال های متنوع میترویچ استخراج و طبقه بندی شده تا از امکان تبیین جمع گرایی بدون این اشکالات بحث شود. اساسی ترین ایرادهای طرح شده بر تبیین جمع گرا ذات باوری، نادیده انگاری اراده آزاد، مبهم بودن ساز و کار اثرگذاری جمع بر فرد، روشن نبودن وضعیت هستی شناختی جمع ها و انگیزه نادرست مورخان از تبیین جمع گرایانه مبتنی بر خودشیفتگی و خودبرتربینی قومی و ابزار قرار گرفتن برای تنظیم غرور ملی است. با تکیه بر دستاوردهای تازه علوم شناختی از این بحث خواهیم کرد که چطور این اشکالات شامل هر نوع تبیین جمع گرایانه در تاریخ نخواهد بود. استقلال شناخت و نفوذناپذیری ادراک در برابر تفکر مهم ترین استدلال میترویچ برای توجیه فردگرایی به منزله یگانه راه علمی و واقع گرایانه تبیین تاریخ است. در این مقاله موقعیتی را در تاریخ معلوم می کنیم که حتی با اتخاذ موضع متافیزیکی و هستی شناختی همسو با ماتریالیسم میترویچ، تبیین های جمع گرای معتدل در تاریخ نگاری معماری می تواند هم چنان معتبر و حتی ناگزیر باشد.

تبلیغات