خسرو انوشیروان چهره سیاسی مشهور ساسانی است که بخشی از شهرتش به خاطر روابط موفقیت آمیز سیاسی با دولت ها و حکومت های هم مرز با ایران بود. خسرو، که در بدو سلطنت با مشکلات جدی روبه رو بود، موفق شد در رویارویی نظامی با بیگانگان در بیشتر اوقات دست بالا را داشته باشد و با شکست بیزانس، فتح یمن و براندازی حکومت هپتالی قلمرو ساسانی را به میزان زیادی گسترش دهد. اما در روابط فرهنگی خسرو رویکرد متفاوتی اتخاذ کرد و به وام گیری و مراوده علمی و فرهنگی با دولت های بیگانه پرداخت که نتیجه آن پیشرفت علمی دولت ساسانی و شهرت خسرو به عنوان فرمانروایی دانش دوست نزد بیگانگان بود. در پژوهش حاضر با استفاده از منابع بیزانسی، سریانی و صدر اسلام روابط سیاسی و فرهنگی ایران با حکومت های بیگانه در زمان انوشیروان بررسی خواهد شد. منابع بیزانسی، سریانی و صدر اسلام چهره نسبتاً مثبت فرهنگی و اخلاقی از خسرو ترسیم می کنند که بازتاب روابط موفق خارجی خسرو در عرصه های سیاسی و فرهنگی بین المللی است. بررسی منابع نشان می دهد که خسرو در روابط سیاسی، فرهنگی و علمی خود با دولت ها و حکومت های همجوار همواره ایدئولوژی متکی بر دین زرتشتی و سنت پیشینیان را مد نظر داشت و اعمالش را بر این اساس سامان می داد. بنابراین مسئله اصلی این پژوهش اثبات این مدعاست که خسرو در روابط با بیگانگان از ایدئولوژی زرتشتی و سنت پیشینیان بهره می برد که در نهایت باعث نیکنامی او نزد بیگانگان شد.