هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین عدالت رویه ای و اعتماد (مبتنی برشناخت) و تبعیت از قوانین مالیاتی داوطلبانه با توجه به نقش میانجی گری قدرت مشروع و اجباری می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه کارکنان سازمان امور مالیاتی استان خراسان شمالی را شامل می شود که مجموعاً دارای 170 نفر بودند. که طبق جدول مورگان تعداد 118 نفر به عنوان حجم نمونه بصورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند برای سنجش و آزمون متغیرها در تحقیق حاضر از پرسشنامه 34 سوالی گوبنا (2015) که روایی محتوایی آن توسط استاد راهنما مورد تایید قرار گرفته بود استفاده گردید. پایایی پرسشنامه مزبور نیز با روش ضریب آلفای کرونباخ 802/0 بدست آمد که گویای اعتبار بالای آن بود. جهت تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق از روش مدل ساختاری به کمک نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج مدل ساختاری نشان داد بین عدالت رویه ای و اعتماد مبتنی با تبعیت از قوانین مالیاتی و قدرت های مشروع و اجباری رابطه معناداری وجود دارد. از طرفی قدرت مالیاتی اجباری و قدرت مالیاتی مشروع رابطه بین عدالت رویه و اعتماد مبتنی بر شناخت و تبعیت از قوانین مالیاتی داوطلبانه را میانجی گری می کند.