تجسٌم، تجسّد و یا تمثّل عمل، تعابیری است که گرچه مضمون آن با صراحت در آیات و روایات مطرح شده اما این اصطلاح در متون روایی و آیات قرآن دیده نمی شود. طبق آیات قرآن کریم، مراد از تجسم اعمال این است که جزای اعمال انسان ها، صورت باطنی و ملکوتی همان اعمال دنیوی آنهاست و جزا و عمل اتحاد و عینیت دارند. اهمیت این موضوع را می توان از دو جهت بررسی کرد؛ یکی از جهت پاسخگویی به شبهاتی که با معاد و عدل الهی در کیفر گناهان مرتبط است و جهت دیگر، اثر تربیتی آن است؛ بدین صورت که انسان اگر ایمان داشته باشد که عمل وی از بین نرفته و از او جدا نخواهد شد، مراقبت بیشتری بر اعمالش خواهد داشت. این نوشتار به طرح دیدگاه دو مفسر معاصر؛ علامه طباطبایی و علامه فضل الله به عنوان دو تن از موافقان و مخالفان نظریه تجسم اعمال، به روش تطبیقی پرداخته و با نقد و بررسی ادله آنها در نهایت دیدگاه علامه طباطبایی را تقویت می کند.