آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

علوم جغرافیایی علاوه بر پارادایمهای علمی، شناخت شناسی ها و روش شناسی های علمی مسلط در هر دوره، متأثر از مقیاسهای جغرافیایی بوده است. مقیاسهای جغرافیایی هدایت گر جغرافیدانان برای شناخت پدیده های فضایی و به طور کلی جهان خلقت بوده است. این تحقیق با روش تحلیلی و نگاه تاریخی به دنبال بررسی سیر تحول مطالعات جغرافیایی بر مبنای مقیاسهای جغرافیایی است و سعی کرده است پارادایم شبکه ای متأثر از عصر جهانی شدن به عنوان نگرشی جدید در جغرافیا در قالب شهرهای جهانی تبیین کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که تا کنون بر مبنای مقیاسهای جغرافیایی سه نگرش جغرافیایی برای شناخت پدیده های فضایی وجود داشته است. نگرش موزائیکی، نگرش سیستمی و نگرش شبکه ای. تقریباً هر یک از این نگرشها در دوره های خاصی بر علوم جغرافیایی مسلط بوده است. به طوری که نگرش موزائیکی به لحاظ زمانی قدیمی تر و پارادایم مسلط فضایی در تحلیل پدیده های جغرافیایی بوده است و نگرش سیستمی مربوط به نیمه دوم سده بیستم و نگرش شبکه ای، پارادایم جدید است که در دهه پایانی سده بیستم و سالهای آغازین هزاره سوم در حال شکل گرفتن و تکمیل شدن است. در پارادایم شبکه ای تأکید بر روی روابط بین الشهری در جهان است این در حالی است که در پارادایم موزائیکی تأکید بر کشور و روابط بین الملل و در پارادایم سیستمی تأکید بر مناطق فراملی و تقسیم بندیهای جهان است. به نظر می رسد که جغرافیای نوین نیازمند هر سه رویکرد است و هیچ یک به تنهایی نمی تواند تمام واقعیتهای جهانی را توضیح دهد.

تبلیغات