چکیده

 تئوری طراحی، هسته معرفتی و دانش شناسانه در فرایند طراحی، و بن مایه هویت بخش آن است. درک این تئوری به صورتی که به فلسفه علم انسان معاصر نزدیک باشد، باعث می گردد که مسئله تعریف و استفاده از دستاوردهای علمی سایر رشته های مرتبط به معماری، در کنار سایر منابع درون رشته ای مطرح گردد. نکته مهم در این باره، داشتن الگویی است که بتواند بر پیچیدگی های ناشی از بین رشته ای و چندوجهی بودن این مقوله فائق بیاید. همچنین به صورتی این مقوله را باید بیان کند که درک آن برای طراحان، به زبان و روش جدید آنان، یعنی فرایندهای چرخه گونه الگوریتمیک و پارامتریک از مفاهیم، نزدیک باشد. از سویی دیگر، باید توان هماهنگ سازی این جنبه های مختلف غالباً نظری و مرتبط با طراحی معماری را به سمت ایجاد هم افزایی نیز داشته باشد. براین اساس، هدف پژوهش جاری ارائه تعریف سیستماتیکی از تئوری طراحی، در سه سطح، ترویج، تطبیق و تولید علم، در برداشتی فرایند محور و مولد گونه برای ارتقاء آن به نظریه مولد است. پژوهش حاضر، با روش کیفی و نوع بنیادین خود، ضمن اتکای به گردآوری منابع کتابخانه ای و بهره گیری از گفتمان تحلیلی و توصیفی، شکل گرفته است. باتوجه به این که تئوری طراحی در هسته بسیاری از زمینه های مختلف طراحی، از جمله طراحی صنعتی، طراحی مهندسی، طراحی معماری و موارد دیگر قرار دارد، کاربرد نتایج این پژوهش نیز می تواند علاوه بر معماری به سایر رشته های طراحی محور کمک کند. همچنین از لحاظ روش شناسی، دارای دستاورد نوینی در ارائه راهکارهایی ضمنی برای بیان فرایند مواجه با پیچیدگی، بسیط گونگی و ابهام های ناشی از چندوجهی بودن تئوری طراحی است. بدیهی است الگوی ارائه شده برای این امر، موجب شکل گیری ساختار فکری پژوهشگران به سمت دیدگاه های بین رشته ای مبتنی بر مقوله مشترکی به نام طراحی و روش مشترکی به نام واقعیت و داده پنداری می گردد.

تبلیغات