آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۴

چکیده

«امنیت جهانی» مبنی بر نظامی تازه قرار دارد؛ بر این اساس اصول و مبادی خاص مورد توّجه قرار می گیرد که نتیجه آن تأمین امنیت برای همه ملت ها است؛ امنیت جهانی رویکردی جهان شمول پر مسأله دارد.بنابراین در روابط بین الملل از ابتدای شکل گیری دولت- شهرها تا بروز دولت- ملت ها و دولت های رفاه و حتّی در عصر جهانی شدن، دغدغه اساسی بازیگران بین المللی کسب و حفظ قدرت و برقراری و پایداری امنیت بوده است؛ بازیگران ملی درک نمودند امنیت آن ها در عرصه جهانی، در پیوند با امنیت سایر بازیگران بوده و در پرتو تلاش معی است که می توانند به امنیتی عام برای همه کشورها دست یابند؛ وجه تمایز «امنیت» و «جهانی» در همین نکته نهفته است؛لذا می توان گفت در دورانی که گفتمان غالب روابط بین الملل واقع گرایی و نئوواقع گرایی بود، گفتمان «مورگنتا» صادق است که ارزیابی قدرت از توانایی نظامی آغاز می شود و سپس به توانایی هایی که مستقیماً بر توانایی نظامی تأثیر داشته می رسد و در امتداد آن بر توانایی هایی که به صورت غیر مستقیم منجر به توانایی نظامی است، ختم می ود. ما در این تحقیق به دنبال بررسی و تحلیل تأثیر جهانی شدن بر روی مظاهر و جنبه های نظری و مفهومی امنیت ملی حکومت ها در قرن بیست و یکم هستیم و از روش توصیفی تحلیلی بهره برده ایم.

تبلیغات