آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

قالی های تصویری، از جمله مهم ترین دستاوردهای هنر طراحی و بافت قالی در دوره قاجار محسوب می شوند و یک مجموعه نسبتاً پرتعداد از این قالی ها، مجموعه قالی های هوشنگ شاهی است که در آن دوره، به بستری برای تصویرگری شاه زمانه در قالب هوشنگ شاه بدل شده بود. این بازنمایی در طول دوره قاجار در فرش های تصویری، در ابعاد وسیع (به لحاظ تعداد و پراکندگی جغرافیایی) تکرار شد. شکل گیری یک باره این آثار در دوره قاجار و حجم و تنوع آنها، این پژوهش را بدان رهنمون شد که به چرایی و چگونگی بازنمایی شاه زمانه تحت عنوان هوشنگ شاه در دوره مذکور بپردازد. از این رو، پژوهش پیش رو با مد نظر قرار دادن این قالی ها و انتخاب یک نمونه از این مجموعه، در پی یافتن پاسخ به این سؤالات است که چرا بافنده دوره قاجار، در طراحی این قالی ها، دو شخصیت از دو پارادایم کاملاً متفاوت را به صورت هم ارز در نظر می گیرد؟ در پس این این همانی، چه علتی نهفته است؟ مقاله حاضر با شیوه ای تطبیقی، به تجزیه وتحلیل اطلاعات گردآوری شده از منابع کتابخانه ای پرداخته و با مطالعه یک نمونه از قالی های هوشنگ شاهی با روش اسطوره شناسی تطبیقی کنشگری ژرژ دومزیل، به بررسی تأثیرات فرهنگی دوره قاجار بر شکل گیری این قالی ها توجه کرده است. یافته های پژوهش در این مقاله، نشان دهنده آن است که در دوره قاجار با رجعتی که به گفتمان باستان گرایی وجود داشته، هنرمندان طراح (بافنده) این قالی ها سعی کرده تا با بازسازی طرح نظام طبقاتی حاکم در زمان هوشنگ شاه و برقراری مناسبات هدفمند میان اعضای این طبقات، سعادت جامعه را در گرو پیوستگی نظام مند این طبقات معرفی کنند. در این روایت و متعاقباً در این قالی ها، پیوستگی مذکور، در گرو وجود حاکمی است که خود در همه زمینه ها سرآمد باشد تا بتواند همه ارکان جامعه را به هم وصل کرده و یک کل یکپارچه را به وجود بیاورد.

تبلیغات