از منابع مکتوب تاریخ هنر در ایران می توان از دو دیباچه نام برد که در فاصله یک دهه در عصر صفوی به رشته تحریر درآمده اند. یکی دیباچه دوست محمد گواشانی بر مرقع بهرام میرزا (952 ه. ق.) و دیگری دیباچه قطب الدین محمد قصه خوان بر مرقع شاه طهماسب (964 ه. ق.) است. نویسندگان بسیاری در عصر صفوی از مطالب این دو دیباچه به صورت مستقیم و غیرمستقیم در نگارش کتب مرتبط با خوشنویسی و نقاشی بهره مند شده اند. کویین، نویسنده کتاب تاریخ نویسی در روزگار شاه عباس، معتقد است مورخان عصر صفوی اصول نگارشی خاصی را در دیباچه نویسی رعایت می کردند. ازجمله ذکر منابع، مدح حامی کتاب و ذکر انگیزه ها و دلایل نگارش اثر و... . این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی بر پایه مطالعات کتابخانه ای باهدف معرفی دو دیباچه ارزشمند از منابع مکتوب هنر ایران، در پی پاسخ گویی به این پرسش است که قصه خوان در نگارش دیباچه مرقع شاه طهماسب تا چه میزان از متن دیباچه دوست محمد تأثیر پذیرفته است و در این راستا سعی دارد تفاوت ها و اشتراکات ساختاری و محتوایی هر دو متن را با ادعای کویین مبتنی بر پیروی مورخان دوره صفوی از الگویی خاص شناسایی کند. تفاوت در شیوه نگارش و عدم اشتراک دیدگاه نویسنده ها در بیان تاریخی از نقاط افتراق این دو متن هستند. دوست محمد، داستان خط و نقاشی را در سیر تاریخی آن بیان کند و قصه خوان در پی خلق یک متن ادبی با محتوای تاریخ هنر است. قطب الدین و دوست محمد از اصولی که کویین از آن ها نام می برد، پیروی می کند؛ البته دیباچه دوست محمد فاقد بعضی از معیارهاست. ازآن جا که مطالب هر یک از دیباچه ها مکمل دیگری است، مقایسه تطبیقی دو متن به رفع ابهاماتی در زمینه تاریخ هنر ایران کمک می کند.