هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته معلمان در ارتباط با چالش های آموزش به کودکان بی سرپرست در کلاس درس بود.به این منظور از رویکرد کیفی و روش روایت پژوهی استفاده شد.جامعه مورد مطالعه تمامی معلمانی بودند که تجربه و سابقه تدریس به کودکان بی سرپرست را داشتند بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از این معلمان مصاحبه به عمل آمد و کار گردآوری داده ها تا اشباع نظری پیش رفت.ابزار گردآوری دادها مصاحبه بدون ساختار و روش تحلیل پژوهش، روش تحلیل محتوای کیفی بود. نتایج حاصل از داده ها حاکی از 9 درون مایه بود که عبارتند از: پرخاشگری،پندنپذیر،عدم تمرکز،فقر، افسردگی،کم صبری و بی طاقتی،تنهایی و انزوا و بی نظمی.بنابراین نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که کودکان بی سرپرست دارای ویژگی های رفتاری خاصی هستند که می بایست در آموزش آنها توجه ویژه ای به این رفتارها شود.این نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که کودکان بی سرپرست دارای ویژگی های رفتاری خاصی هستند که می بایست در آموزش آنها توجه ویژه ای به این رفتارها شود.