علی رغم سابقه طولانی مطالعات تحول و نوآوری در بخش دفاعی،کمتر پژوهشی برای بررسی پویایی و تکامل این مطالعات و سیاست های متناظرشان انجام شده است. در پاسخ به این سوال، پژوهش حاضر با بررسی گزارش ها و اسناد تحول و نوآوری دفاعی و انجام 20 مصاحبه با مجریان پروژه های مطالعاتی، سیاست گذاران و برنامه ریزان و مدیران واحدهای صنعتی و تحقیقاتی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این مطالعات را می توان به سه دوره تاریخی تقسیم کرد که در هر دوره یک گفتمان جهت گیری سیاست های نوآوری و تحول دفاعی را مشخص کرده است. گفتمان اول در دهه 70 فعال شد و تمرکز خود را ترویج و گفتمان سازی اهمیت نوآوری و تحول در بخش دفاع و معرفی ابزارها و سیاست های سایر کشورها قرار داد و کمتر به توصیه و تجویز پرداخت. گفتمان دوم از اوایل دهه 1380 با هدف تاثیر گذاری بر تحول صنعت دفاعی کشور رویکردها و استراتژی هایی تجویزی در دو سطح بنگاه ها و سازمان های سیاستگذار دفاعی در قالب دو بسته الگوی تعالی و سیاست های هسته و شبکه مطرح شد. در مقابل گفتمان سوم (از اوایل دهه 1390) توجه جدی تری به تجویز داشته و توصیه های سیاستی در قالب دستورالعمل ها و شیوه نامه های اجرایی تحت عنوان نظام نوآوری دفاعی ارائه می نماید. در هر سه گفتمان به جنبه های اجتماعی و اقتصادی کمتر توجه شده و سطح تمرکز در تحلیل و تجویز عموماً به ساختار (آرایش بازیگران رسمی) و بازمهندسی ساختار تقلیل یافته است. با این حال، فاصله اندک سیاست پژوهی تا اجرا و اصلاح این سیاست ها، از بلوغ نسبی بخش دفاعی در سیاست گذاری و پیاده سازی نوآوری و تحول حکایت دارد.