آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل ساختار ارتباطی بین گروه های حسابداری دانشگاه های دولتی ایران است. روش: روش پژوهش، بر مبنای نوع داده های جمع آوری و تحلیل شده، کمّی از نوع تحلیل شبکه است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه گروه های حسابداری دانشگاه های دولتی ایران را دربرمی گیرد. در پژوهش حاضر، اطلاعات در دسترس اعضای هیئت علمی گروه های حسابداری تا پایان شهریور سال 1399 بررسی و در نهایت، 44 دانشگاه برای نمونه انتخاب شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، در ساختار ارتباطی گروه های حسابداری دانشگاه های دولتی، نابرابری نامتعارفی به چشم می خورد؛ اما بعضی از دانشگاه ها در موقعیت مناسب تری قرار دارند. توزیع پارتو نشان می دهد که بین گروه های حسابداری، چولگی تقسیم قدرت 78 – 22 است؛ یعنی 78درصد اعضای هیئت علمی، دانش آموخته 22درصد دانشگاه ها و 22درصد باقی، دانش آموخته 78 درصد دانشگاه ها هستند. علاوه بر این، بر اساس نتایج قانون بردفورد، توزیع قدرت بین گروه های حسابداری، تقریباً از یک تابع نمایی تبعیت می کند و عدد اختلاف بین فراوانی گروه های مختلف حدود 266/3 است. دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و علامه طباطبائی، دانشگاه های گروه 1 بردفورد هستند. دانشگاه تهران نیز در ساختار روابط گروه های حسابداری دانشگاه های دولتی، اصلی ترین دانشگاه است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، موقعیت مناسب بعضی دانشگاه ها در ساختار ارتباطی، باعث شده است که این دانشگاه ها برای دسترسی به سایر دانشگاه ها، با واسطه های کمتری مواجه شوند، دسترسی آنها به منابع موجود ساده تر باشد و در به دست آوردن اطلاعات مؤثر از اعضای شبکه، توانایی بیشتری داشته باشند. بنابراین، می توان ادعا کرد که در ساختار حاکم، این دانشگاه ها می توانند نقش بازیگران کلیدی را ایفا کنند.

تبلیغات