چکیده

تلفیق روش سنتی تدریس با شیوه های نوین مبتنی بر کاربرد فناوری دیداری و شنیداری،  افزون بر روان سازی فرآیند یادگیری و تعمیق آن، می تواند اهداف حیطه عاطفی را نیز برآورده سازد. پژوهش بینارشته ا ی حاضر براساس «تلفیق» و«تعامل» حوزه های تعلیم و تربیت، روان شناسی، سینما و ادبیات نوشته شده است که از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه یازدهم دوره متوسطه دوم شهر تربت جام است که از این بین تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل نمایش  فیلم عروسکی «افسانه ماردوش» در تدریس درس «کاوه دادخواه» از کتاب فارسی پایه یازدهم و پرسشنامه محقق ساخته است. پرسشنامه در سه حیطه تنظیم شده است: طبقه A  که یادگیری حیطه های شناختی و مهارتی در تدریس را می سنجند، طبقه B پرسش هایی که حیطه عاطفی و انگیزشی و الگوگیری را ارزیابی می کنند و طبقه C پرسش هایی که امکانات و توانایی های سمعی و بصری فیلم را در یادگیری مورد ارزشیابی قرار می دهند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در حیطه های شناختی و عاطفی، نمایش فیلم در تکمیل و ثبات یادگیری، آشنایی دانش آموزان با شاهنامه، رغبت آنان نسبت به کسب هویت ایرانی، الگوپذیری از شخصیت های شاهنامه و حس وطن دوستی تأثیر بالایی دارد. بیشترین تأثیردر علاقه دانش آموزان به استفاده از نام ها و واژه های اصیل ایرانی است و کمترین اقبال مربوط به جلوه های سمعی و بصری فیلم است.

تبلیغات