آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

منطق گفتگو ازجمله نظریاتی است که در قرن بیستم توسط میخائیل باختین مطرح شد. وی در این نظریه زبان را دارای خصلت اجتماعی معرفی کرد که گفتگومندی و مکالمه از ویژگی های بارز آن به شمار می رود؛ زیرا توزیع صداها جز با گفتگو در متن حاصل نخواهد شد. علی رغم اینکه باختین معتقد بود شعر از منطق گفتگویی بهره ای ندارد؛ اما عبدالوهاب بیاتی ازجمله شاعران نوپرداز عرب توانست با فراخوانی شخصیت صوفی در اشعارش ضمن ایجاد یگانگی میان خود و ذات خلق شده، گفتگو و چندصدایی را در اشعار خود زنده نماید. سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که اولاً چگونه می توان این چندصدایی را در شعر عبدالوهاب بیاتی نشان داد؟ ثانیاً بیاتی در کنار فراخوان شخصیت صوفی با استفاده از چه راهکارهایی توانست وجوه کلام خود را به منطق گفتار صوفی نزدیک سازد؟ لازم به ذکر است ظرفیت تکنیک نقاب در ایجاد گفتگو و چندآوایی در متن و زمینه سازی بینامتنیت، ضرورت بررسی وجوه منطق گفتار از دیدگاه باختین را مطرح می سازد. بر این اساس، مقاله حاضر درصدد است با روشی توصیفی – تحلیلی و بر مبنای  نظریه باختین، گفتگومندی را در شعر بیاتی به تصویر بکشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بیاتی با استفاده از تکنیک نقاب و شگردهایی چون گفتار دوسویه، گزاره های خطابی(پرسشی، امری و ندایی)، صداهای مختلف را در متن زنده می کند؛ ثانیاً منطق گفتار در تکنیک نقاب آنجا که جابه جایی نقش ها (میان متکلم و مخاطب) رخ می دهد؛ همچون منطق گفتار صوفی در هم می شکند.  

تبلیغات