در جوامع امروزی، معمولا میان نسل های جدید و قدیم شکاف می افتد؛ که این شکاف به تناسب تغییرات اجتناب ناپذیر اجتماعی و فرهنگی، در نوع باورها و ارزش ها ایجاد می شود. یکی از نهادهای مؤثر در انتقال ارزش و هنجارها، آموزش و پرورش است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین برنامه درسی پنهان و گسست نسل ها می باشد. روش انجام پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. بدین منظور تعداد ۱۵۰ نفر از مدیران، دبیران و مشاوران مدارس پسرانه مقطع متوسطه شهر نجف آباد که در سال تحصیلی ۹۶- ۱۳۹۵ مشغول به کار بوده اند، از جامعه ۲۵۸ نفری آنان با روش تصادفی ساده انتخاب گردیده و به پرسش نامه ی محقق ساخته «گسست نسل ها و برنامه درسی پنهان» پاسخ دادند. پرسش نامه مذکور با ضریب اعتبار ۸۹/۰، تأثیر چهار عامل برنامه درسی پنهان شامل عوامل شناختی، اجتماعی، فیزیکی و سازمانی بر ایجاد گسست نسل ها را می سنجید. نتایج تجزیه وتحلیل آماری به روش آزمون t تک نمونه ای نشان داد، برنامه درسی پنهان برگسست نسل ها تأثیر دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن حاکی از آن است که گسست نسل ها به ترتیب متأثراز عامل سازمانی برنامه درسی پنهان با میانگین رتبه ای ۵/۳، و عوامل شناختی ۵۹/۲، اجتماعی ۵۰/۲ و فیزیکی ۸۷/۱ بوده است. طبق تجزیه وتحلیل داده ها در سطح توصیفی، و توزیع و درصد فراوانی سؤالات مربوط به عوامل چهارگانه برنامه درسی پنهان، مهم ترین عوامل عبارتند از:سازمانی: «جذاب نبودن محتواهای آموزشی»، شناختی: «عدم درک واقعیات دوره سنی نوجوانان از سوی عوامل آموزشی مدرسه»، اجتماعی: «عدم وجود جو تعامل میان والدین و محیط آموزشی» و همچنین «برخوردهای نامناسب و تند با خطاهای دانش آموزان در مدرسه» و فیزیکی: «شکل ظاهری و محتوای کتب درسی» شناخته شده اند.