در بافتِ حقوقی، دادنامه ها، گزارش ها و اسنادی مهم انگاشته می شوند. زیرا در نظام حقوقی کشور، در دادنامه ای که مشتمل بر حکم یا همان تصمیم مراجع دادرسی باشد، همه و یا برخی از موضوع دعوا به سرانجام می رسد. از این رو، فحوای آن برای طرفین کشمکش بسیار سرنوشت ساز است. در بررسی متن دادنامه ها، با موارد ابهام آمیزی مانند حذف گروه های اسمی و در برخی موارد گروه های فعلی روبه رو شدیم. هدف از جستارِ حاضر، یافتن سازه های یادشده و تشریح هر بند، از جنبه معناشناختی است. بنابراین، 48 دادنامه حقوقی و کیفری به روش تصادفی از دهه 50 تا90 انتخاب گردیدند و بر مبنای انگاره گذرایی و فرانقش اندیشگانی هلیدی (Halliday, 2004) - به عنوان ابزاری کارآمد- تجزیه و تحلیل شدند. همچنین، میزان فراوانی داده ها با بهره گیری از آمار توصیفی، محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان داد که ویژگی بندهای موردِاشاره که در برگیرنده تشریح و تبیین شرایط و دستور به انجام و یا ترکِ عمل و نیز اعلام بی گناهی و یا گناهکار بودن است، در واقع بیانگرِ حقایق و وضعیت موجود از جمله صحنه جرم و یا رخدادهای پرونده، نام های طرفین کشمکش و دیگر موارد بر مبنای موضوع است. در متون مورد بررسی، هیچ گزاره ای یافت نشد که نمایانگر ارائه نمودهای بیرونی از کردارها باشد و سبک نوشتاری این متن ها این گونه است که نخست، مستندات و ادله بیان می شود، سپس حکم و رأی نگارش می شود. به طور کلی، بالا بودن میزان فراوانی فرآیند مادی نشان داد که ژانر حقوقی تأکید بر لازم الاجرا بودن احکام و شیوه نامه ها دارد تا رفتارهای بیرونی.