آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

متن


در تاریخ 26/6/85 استاد حاج داوود هارون از اساتید شیعه امریکا در رشته «تاریخ رشد اسلام در امریکا» از مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(قدس سره) دیدارى داشت و در جمع اساتید، محققان و دانش پژوهان رشته تاریخ و برخى رشته هاى دیگربه ایراد سخن پرداخت. آن چه در پى مى آید ترجمه حاصل سخنرانى و پاسخ هاى وى به پرسش هاى حاضران است. اینک با تشکر از زحمات جناب آقاى دکتر محمد لگنهاوزن که در برگزارى این جلسه و ترجمه سخنان آقاى حاج محمد هارون همکارى کردند و نیز با تشکر از جناب آقاى دکتر فنایى اشکورى که در ترجمهبرخى از پرسش و پاسخ ها در جلسه، گروه را یارى کردند، سخنان استاد تقدیم خوانندگان مى شود.
سخنان استاد
این جانب هفتاد و دو سال دارم و فعلاً بازنشسته ام. در سن سیزده سالگى مسلمان و بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ایران شیعه شدم، سپس فعالیت هاى خود را در میان شیعیان و مسلمانان و به طور کلى در امریکا آغاز کردم. تخصص این جانب در زمینه تاریخ رشد اسلام در امریکاست. از این که مرا به این محفل دعوت کردید تشکر مى کنم.
نکته بسیار مهمى که باید یادآور شوم این است که در امریکا که فرهنگ هاى متفاوتى وجود دارد (از جنوب امریکا گرفته تا کانادا، امریکاى لاتین و امریکاى مرکزى) گرایش به تشیع، به خصوص در میان سیاه پوستان از استقبال بیشترى برخوردار است. بعد از سقوط دولت مسلمانان در اسپانیا در سال 1491 م، کریستف کلمب سفر خود را به طرف امریکا آغاز کرد. در آن زمان مسلمانان به مسائل ستاره شناسى آگاه بودند و قدرت به کارگیرى قطب نما و جهت یابى از طریق ستاره ها و این گونه مسائل را داشتند از این رو برخى از آن ها به عنوان راهنما همراه کریستف کلمب از مغرب به امریکا آمدند. به دنبال کریستف کلمب، بسیارى از اروپایى ها نیز همراه راهنمایان مسلمان که بیشتر آن ها از مغرب بودند، به سمت امریکا رفتند. کریستف کلمب در آغاز حرکت، فکر مى کرد که به سمت هند مى رود، لذا انگلیسى ها به سرخ پوست ها«Iindi» یعنى هندى مى گفتند، چون وقتى به امریکا رسیدند، فکر مى کردند به هندوستان رسیده اند، در حالى که مسلمانان پیش از این با سرخ پوست ها ارتباطاتى داشتند، حتى منابعى داریم که اشاره مى کند برخى مسلمانان از مغرب یا اروپا به امریکا آمدند و در آن جا اسلام را تبلیغ کردند. به هر حال، همراهى مسلمانان در این سفر، موجب نفوذ مسلمانان در میان سرخ پوستان شد.
حرکت اولین کشتى که غربى ها با آن افریقایى ها را به امریکا آوردند، در سال 1619م بود. بر اساس اطلاعات مستند، 40 45 درصد افریقایى هایى که در سال 1619م توسط غربى ها به امریکا برده شدند، مسلمان بودند. پرتغالى ها، اسپانیایى ها و بعدها انگلیسى ها اسامى اسیران و قبایلى را که به امریکا برده شدند، یادداشت و تعداد و آمار آنان را محاسبه کردند که ما از روى این آمار، درصد مسلمانانى را که به صورت اسیر به امریکا برده شدند به صورت تقریبى تخمین مى زنیم. بنده روى واژه اسیر تأکید مى کنم و از واژه برده استفاده نمى کنم، چون وقتى به امریکا آورده شدند، اسیر بودند، ولى بعدها در امریکا برده شدند. ما شواهد قوى داریم که نشان مى دهد بسیارى از این افراد باسواد بودند؛ به ریاضى آگاهى داشتند و برخى از آن ها حافظ قرآن کریم بودند.
انگلیسى ها بیشتر در شمال امریکا و کاناداى امروزى نفوذ داشتند. سیاست انگلیسى ها در مورد افریقایى ها و گروه هایى که نمى توانستند همدیگر را درک کنند و به امریکا آمده بودند، این بود که افرادى را که یک زبان داشتند و از یک قبیله بودند، از هم جدا مى کردند. مسئله دیگر این بود که آن ها افریقایى ها را از به کارگیرى زبان خودشان و نیز عمل به دستورات دینى خود و استفاده از طبل، باز داشتند، در حالى که به کارگیرى طبل براى افریقایى ها مهم بود، زیرا موسیقى آنان تلقى مى شد. بسیارى از افریقایى هاى مسلمان مجبور بودند دین مسیحى را بپذیرند و به طور شفاهى باید اسلام را انکار مى کردند، از این رو به سبب همین قوانین، بسیارى از مسلمانان آن جا در ظاهر و از روى تقیه دین مسیحیت را قبول مى کردند.
تنها امتیاز مسلمانان در آن جا این بود که باسواد بودند و به ریاضى آگاهى داشتند، همین مسئله موجب مى شد در مزارعى که برده داشتند، حسابدارها را از بین مسلمانان انتخاب مى کردند. این مسئله براى برده هاى مسلمان در امریکا یک امتیاز بود، زیرا آن ها مى توانستند به اینوسیله با هم ارتباط داشته باشند. آن ها تمام کارهاى خود را به زبان عربى و خط مغربى انجام مى دادند.
درباره این بحث ها بدون مدرک سخن نمى گویم؛ در کتابى از استاد دانشگاه ماساچوستس در این باره تحقیق شده است. به عنوان مثال، برده اى را که عکس وى در کتاب یادشده آمده است، از امریکا خریدند و در زمان جنگ هاى صلیبى به عنوان مترجمِ متون عربى به انگلیس آوردند و به او اسم انگلیسى دادند، ولى با این حال او در امضاهاى خود از لفظ عبدالرحمن استفاده مى کردند. این برده علاوه بر این که ریاضى دان و ستاره شناس بود، حافظ قرآن نیز بود. به طور کلى حافظ هاى ششم (شش نفر از مسلمانان که حافظ قرآن بودند) چندین نسخه قرآن نوشتند که برخى از این نسخه ها در موزه مؤسسه اسمتس سونین1 در کتابخانه امریکا موجود است.
مسلمانان از زمان رشد امریکا تا انقلاب صنعتى، جذب جامعه امریکا شدند. امریکایى ها فکر مى کردند که مسلمانان با ورود به جامعه امریکا، مسیحى شده اند، اما در سال 1938 1939م دولت امریکا بعد از بررسى هایى که انجام داد، متوجه شد که جامعه هاى کوچک مسلمانان در روستاهاى کوچک در جزیره هاى «سى»2 در ساحل جورجیا وجود دارد. هنوز هم آثار این مسلمانى باقى است.
این موضوع، بسیار اهمیت دارد و اهمیت آن به دلیل وجود دو نفر از شخصیت هایى است که در نشر اسلام در امریکا نقش داشته اند؛ یعنى عالى جاه محمد3 و نوبل دروعلى4 که هر دو از این منطقه هستند. این دو ابتدا با هم همکارى داشته، ولى بعدها از هم جدا شدند. بیشتر مسلمانان سیاه امریکا با اقدامات نوبل دروعلى و عالى جاه محمد به اسلام روى آوردند و بر اثر فعالیت این دو شخصیت بود که اسلام در بین آن ها گسترش پیدا کرد. چندین پایانامه دکترى در زمینه این دو شخصیت نوشته شده است.
مشهورترین کتاب درباره مسلمانان امریکا، کتاب مسلمانان سیاه در امریکا5نوشته لینکولن6 مى باشد که تجدید چاپ شده است.
بنابراین، ما از زمان کریستف کلمب شاهد حضور اسلام در امریکا هستیم؛ یعنى با انتقال برده هاى سیاه پوست افریقایى به امریکا، بین مسلمانان و امریکا ارتباط مستقیم وجود دارد.
یکى دیگر از راه هاى دیگر ورود اسلام به امریکا، ورود برخى عرب ها با کشتى خودشان به امریکا مى باشد. بررسى ها و اسناد نشان مى دهد که آن ها از طرف سوریه به امریکا رفتند. هنوز هم در جزیره هاى کنار ساحل کرولایناس7 فرزندان خانواده جمیل که از همان خانواده تاجر عرب بودند، حضور دارند. این تجار در آن زمان کارشان تجارت اسب بود.
برخى اساتید من دانشگاه هایى براى مسلمانان در جاهاى مختلف امریکا تأسیس کردند. به عنوان مثال، داوود احمد که از نخستین مؤسسان این دانشگاه هاست، در نیویورک امریکا دانشگاهى تأسیس کرد. زمانى که من به تگزاس رفتم، کتابخانه اى در مرکز اسلامى شیعه تأسیس کردم و آقاى دکتر بى ریا از اساتید و اعضاى هیئت علمى مؤسسه امام خمینى(قدس سره) و آقاى شکوایى زاده از افغانستان همکار بنده در آن جا بودند. از اقدامات دیگر بنده، برنامه درسى غیر حضورى براى مسلمانان امریکا بود که از این برنامه درسى در سازمان علوى استفاده مى شد. در این سازمان، امریکا را به سه بخش تقسیم کردند و در همه این بخش ها از این برنامه درسى استفاده مى کردند. از این برنامه، آقاى دکتر تهرانى و آقاى حجازى استفاده کردند.
یکى دیگر از فعالیت ها، برنامه خانه باز،8 یعنى مسجد و مرکز اسلامى بود که هر کسى که درباره کار ما کنجکاو بود مى توانست با ما دیدار کند. ما از یهودیان و مسیحیان به این جلسه دعوت مى کردیم تا در این جلسه شرکت کنند و سؤالاتى که درباره اسلام دارند ابراز کنند و من به سؤالات آنان پاسخ مى دادم. از زمان فعالیت بنده در مرکز اسلامى در تگزاس حدود چهارده سال مى گذرد.
به طور کلى مى توان گفت که شیعیان در امریکا در اقلیت هستند، ولى با این حال، فقه جعفرى جهت گیرى خوبى پیدا کرده، شاید بتوان گفت اگرچه از لحاظ کمى رشد آن چنانى نداشته، ولى از لحاظ کیفى رشد خوبى پیدا کرده است.
در امریکا افراد کمى از مسلمانان از تفاوت هاى مذاهب آگاهى دارند و اکثریت از این نوع مسائل، آگاهى ندارند. اگر کسى مى خواهد با تشیع در امریکا آشنا شود، باید درس بخواند و مطالعه کند.
پرسش و پاسخ
در این جا جناب استاد آقاى حاج داوود هارون براى پاسخ گویى به پرسش هاى حاضران درباره مسلمانان امریکا اعلام آمادگى کردند که آن چه در پى مى آید حاصل این بخش از نشست است.
o سؤال: حضور فرقه هاى مختلف شیعه در امریکا به چه صورتى است و تبلیغات و درصد کدام یک از فرقه ها بیشتر است؟
n فرقه هاى شیعى، مثل بهره و زیدى در امریکا بسیار کم است، ولى اسماعیلى ها درصد بالاترى از شیعیان امریکا را تشکیل مى دهند و این گروه براى شرکت ها و افراد اسماعیلى مذهب فعالیت هاى خاصى دارند. در مقابل این گروه، شیعیان دوازده امامى نیز فعالیت هایى دارند که توانسته اند بسیارى از اسماعیلى ها را اثناعشرى کنند. در این میان، فردى که نقش اساسى در این زمینه دارد، شیخ پویا یزدى از موم باى (بمبئى) مى باشد. بسیارى از شیعیان پاکستانى که در جلسات شیعیان اثناعشرى شرکت مى کنند، یکى دو نسل قبل، اجداد آن ها اسماعیلى مذهب بودند و این، تحول بزرگ در آن جاست. از سوى دیگر اسماعیلى ها چون اجازه نمى دهند که فرقه هاى دیگر در مساجد آن ها نماز بخوانند، نتوانسته اند فرقه هاى دیگر را جذب کنند.
o وضعیت شیعه بعد از حوادث یازدهم سپتامبر چگونه است؟ برخورد رسانه ها با شیعیان بعد از این اتفاق چگونه است؟
n یقیناً رسانه ها بعد از این اتفاق، شیعه و سنى را مورد حمله قرار دادند و این وضعیت نابسامان، اختصاصى به شیعه نداشت. بعد از این اتفاق، مسیحیان بر اثر تبلیغات مسیحى ها، به خصوص انجیلى ها، بر ضد مسلمانان، با دید مشکوکى به مسلمانان نگاه مى کنند.
o نظر عموم مردم امریکا بعد از این حوادث درباره اسلام چیست؟
n به دلیل آزادى مذهب در امریکا، مسلمان ها را تروریست نمى دانند، ولى با این حال، مسلمانان وضعیت مطلوبى ندارند.
o برخورد دولت با مسلمانان چگونه است؟
n مسلمانان از ناحیه دولت امریکا مشکلى ندارند، بلکه مشکل اساسى، اختلافات خود مسلمانان است، به خصوص اختلاف بین شیعه و سنى. به بیان دیگر، مسلمانان در عمل به دین خود مشکلى ندارند؛ مى توانند نماز بخوانند، مراسم مذهبى و سینه زنى در خیابان ها برگزار کنند، تنها مشکل، ضعف ایمان خود مسلمانان است. البته این خوف و ترسى که شیعیان به دین شان دارند، در اهل سنت بسیار کم است.
o ارزیابى شما در مورد گرایش به شیعه در امریکا به چه صورتى است؟
n گرایش شدیدى به شیعه در امریکا دیده نمى شود، ولى بر اثر حضور شیعیان در امریکا زمینه هاى خوبى براى مقایسه شیعه و سنى پیدا شده است که این مى تواند مبشر خوبى براى آینده شیعه باشد، به خصوص بعد از جنگ سىوسه روزه اسراییل برضد لبنان و برخورد شیعیان لبنان و رعایت نکات اخلاقى، این مسئله تأثیر مثبتى در گرایش به تشیع داشته است، لذا به خاطر محبوبیتى که براى شیعیان آن جا پیدا شده بود، مَبْلَغ کلانى از مردم امریکا براى حزب اللّه لبنان جمع آورى شد. دلیل دیگر براى محبوبیت حزب اللّه این است که امریکا حزب اللّه را به عنوان شیعه معرفى کرد و سپس این گروه را به عنوان گروه تروریست و شرور به ایران ارتباط داد، ولى با این حال، مردم امریکا که احمق نیستند، نتیجه را دیدند، با توجه به این که قدرت نظامى حزب اللّه در مقابل اسراییل بسیار ناچیز بود و صنایع پیشرفته جنگى نداشتند، فقط از موشک و سلاح شخصى استفاده کردند و توانستند با رعایت نکات اخلاقى، مدت زیادى مقاومت نمایند. در مقابل، اسراییل بیشترین تلفات را بر غیرنظامیان وارد کرد، ولى حزب اللّه تعداد کمى از غیرنظامیان اسراییل را کشت. این برخوردها، موضوعاتى است که مردم امریکا دیدند و با نسبت سنجى، اقدامات طرفین را مقایسه کردند و متوجه شدند حق با چه طرفى است.
موضوع دیگرى که موجب گرایش شدید به تشیع در امریکا شد، مصاحبه آقاى دکتر محمود احمدى نژاد (رئیس جمهورى ایران) با مایک والس9 بود. در امریکا آقاى احمدى نژاد به عنوان فردى بى منطق معرفى شده بود، ولى بعد از این مصاحبه، مردم دیدند آقاى احمدى نژاد با آرامش کامل و با عقلانیت و حساب و کتاب حرف مى زند و این مسئله، موجب توجه بسیارى از مردم امریکا به آقاى احمدى نژاد شد؛ مردم دیدند وى انسانى خردمند و دوست داشتنى است. این ها مسائلى است که چهره تشیع را در امریکا مثبت جلوه مى دهد.
o آیا مسلمانان در امریکا مى توانند فعالیت هاى مطبوعاتى مستقل یا غیرمستقل داشته باشند؟
n این سؤال خوبى است، متأسفانه مسلمانان مطبوعات مستقلى ندارند و تنها گروه نیشنا، روزنامه اى در امریکا دارند که روزنامه موجهى نیست و مردم آن را نمى خوانند. مسلمانان صرفاً در شهرهایى که داراى جمعیت زیادى هستند، روزنامه محلى دارند، اما آن هم به زبان بومى و با تیراژ محدود است و به گونه اى نیست که بتواند با روزنامه هاى امریکایى رقابت کند. تنها چیزى که مدتى توانسته تصویرى از مسلمانان ارائه بدهد، شبکه الجزیره است که این شبکه اگرچه روزنامه ندارد، ولى برنامه هاى آن، بیننده زیادى پیدا کرده است.
o گروه هایى که در امریکا فعالیت دارند، گستره فعالیت و نفوذ آن ها چگونه است؟ آیا آن ها مستقل هستند یا این که با دولت امریکا ارتباط و وابستگى دارند؟
n در این باره که آیا این گروه ها مستقل از دولت امریکا هستند یا نوعى وابستگى دارند، من چیزى نمى دانم، ولى این گروه ها پلى هستند بین مسلمانان و دولت امریکا و به دلیل این که مسلمانان متفرق هستند، این گروه ها سعى مى کنند این پراکندگى را پوشش دهند، ولى با این حال، این ها گروه هاى کوچک و ضعیفى هستند و صداى آن ها به خوبى شنیده نمى شود. البته مسلمان هایى که از کشورهاى دیگر آمدند همانند افرادى که از ایران در زمان رژیم سابق آمدند، آدم هاى پول دار و موفقى بودند و منافع این افراد با منافع امریکا گره خورده، و این افراد امریکا را دوست دارند و فعالیت این افراد به عنوان شهروند امریکایى است. این موضوع در خصوص افراد دیگرى که از کشورهاى دیگر آمدند نیز به همین صورت است، لذا امیدى به این که یک تشکل اسلامى تشکیل بدهند یا فعالیتى داشته باشند، نیست.
o مردم چگونه از اخبار مربوط به شیعیان آگاهى پیدا مى کنند؟ آیا دولت امریکا از این مسئله جلوگیرى نمى کند؟
n رسانه هاى امریکا بسیار مؤثر هستند و رقیبى هم ندارند، ولى با توجه به گسترش زمینه هاى اطلاع رسانى، راه هاى دیگر همانند اینترنت براى دست رسى به اخبار وجود دارد و در حقیقت، این گونه برخورد امریکا با تشیع هم چنان که آقاى ولى نصر (پسر دکتر سیدحسین نصر) در کتابش به آن اشاره کرده، نتیجه اى ندارد و مقابله با شیعه به عنوان دشمن مهم، شیعه را بیش از بیش تقویت مى کند.
o میزان توجه به اسلام در امریکا بعد از قضیه یازدهم سپتامبر به چه صورتى است؟
n بعد از این حادثه مطالعه تاریخ اسلام به خصوص تشیع زیاد شده و خیلى از دانشجویان و محققان به رؤساى دپارتمانت ها فشار مى آورند تا درس شیعه و تاریخ تشیع را بگذارند.
o آیا دست رسى آسان به منابع شیعى در آن جا وجود دارد؟
n بلى خیلى از منابع معاصر در امریکا وجود دارد، اما منابع کلاسیک را برخى از کتابخانه ها مثل دانشگاه هاروارد10 دارند و این وظیفه ایرانى هاست که این کتاب ها را منتشر کنند و براى آن ها بفرستند.
o آیا در امریکا امکان تحقیق، ترویج و نشر آثار و عقاید شیعه وجود دارد؟
n بلى در حال حاضر این روش در آن جا هست، هم چنان که این روش در کتاب هاى آقاى تیجانى که حدود سى جلد است، به کار رفته است. افرادى که در حال حاضر در امریکا خوب فعالیت مى کنند، آقاى حامد الگار و دکتر نصر و خانم لاله بختیار مى باشند که انتشاراتى دارند و خیلى از کتاب هاى شیعى را ترجمه مى کنند. البته روش این سه نفر با آقاى تیجانى فرق مى کند؛ آقاى تیجانى با روش مقابله با اهل تسنن برخورد مى کند، ولى این افراد به صورت ملایم تر و آکادمیک تر برخورد مى کنند.
* * *
در پایان جلسه، از زحمات استاد حاج داوود هارون تشکر به عمل آمد و ایشان نیز متقابلا تشکر نموده و از حضور در این جمع، اظهار خرسندى کردند.

--------------------------------------------------------------------------------

1. Smith Sonian Institute.
2. Sea Islands.
3. Elijah mohammad.
4. Noble Drew Ali.
5. the black muslims.
6. Lincoln.
7. Carolinas.
8. Open house.
9. Mike Wallace.
10. Harvard.

تبلیغات