نوشته حاضر کندوکاو مفهوم هویت است، بررسی امکان شکل پذیری هویت کانادایی در ساحتی پسا استعماری. ادبیات و به ویژه رمان همواره بستری مناسب برای چنین جست وجویی است. در همین راستا، رمان بانوی پیشگو، سومین رمان مارگارت اتوود که نخستین بار به سال 1976 منتشر شد در این جا بحث می شود. این رمان در دوره ای نوشته شده است که پرسش هویت نه تنها مسئله روز نویسندگان و روشنفکران کانادا که دغدغه مردم و دولت کانادا نیزبود. بانوی پیشگو در امتداد دو رمان قبلی اتوود همچنان به دنبال طرح و پاسخ به مسئله هویت کانادایی در تقابل با هویت بریتانیایی و آمریکایی از یک سو و هویت شناسنامه دارکانادایی در دنیا از سویی دیگراست. این مقاله کوششی است تا با ردپای شخصیت اصلی رمان از سرگشتگی، مخفی کاری و کثرت هویت تا آشکار سازی و وحدت هویت هم قدم شود و به بازیابی یکی از راه های ساخته شدن هویت به طور کلی و هویت کانادایی به طور خاص بپردازد.