آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

در پژوهش حاضر به تبیین مدل چالش های برندسازی استراتژیک با تأکید بر صنعت زعفران ایران پرداخته ایم. پژوهش به صورت ترکیبی (کیفی-کمّی) است، در بخش کیفی از روش نظریه داده بنیاد استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در این بخش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری پژوهش از اساتید خبره در زمینه برند و مدیران شرکت های صادرکننده زعفران تشکیل شده است و از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه وتحلیل شدند و الگوی نهایی استخراج گردید. در بخش کمّی از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار SmartPLS3 استفاده شده است. جامعه آماری در فاز کمّی پژوهش از کلیه مدیران شرکت های فعال صادرکننده در صنعت زعفران استان های خراسان رضوی و خراسان جنوبی تشکیل شده است. ابزار اندازه گیری در بخش کمّی پرسشنامه است و مقیاس اندازه گیری طیف 5 گزینه ای بوده است. در ابتدا مدل های اندازه گیری بررسی شده و روایی و پایایی ابزار اندازه گیری مورد تأیید قرار گرفت. سپس در قسمت مدل ساختاری میزان قدرت پیش بینی مدل مورد ارزیابی قرار گرفت.  برای ارزیابی قدرت پیش بینی مدل با توجه به مقادیر ضریب تبیین مدل از قدرت پیش بینی مطلوب برخوردار بوده است. ضمن اینکه شاخص SRMR با توجه به مقدار کوچکتر از ۰۸/۰ نشان از برازش خوب مجموع مدل اندازه گیری و ساختاری دارد. یافته های پژوهش نشان داد که با توجه به ارزش اقتصادی بالای زعفران، منحصربه فرد بودن زعفران ایرانی می توان با استفاده از تبلیغات هدفمند، ارتقاء توان رقابت پذیری به افزایش ارزش برند زعفران و جذب سرمایه گذاران دست یافت.

تبلیغات