آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۴

چکیده

این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای اضطراب اجتماعی در رابطه بین نظام های مغزی رفتاری و احساس تنهایی با طرح همبستگی انجام شد. 479 دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران (293 زن، 186 مرد) با روش نمونه برداری چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه احساس تنهایی ایرانی (رحیم زاده، 1390)، سیاهه هراس اجتماعی (کانر و دیگران، 2000) و مقیاس های نظام بازداری رفتاری/ فعال سازی رفتاری (کارور و وایت، 1994) پاسخ دادند. نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد اثر مستقیم نظام های بازداری رفتاری و جنگ گریز بهت به صورت مثبت و اثر مستقیم نظام فعال سازی رفتاری به صورت منفی بر اضطراب اجتماعی، اثر مستقیم اضطراب اجتماعی و نظام جنگ گریز بهت به صورت مثبت و اثر مستقیم نظام فعال سازی رفتاری به صورت منفی بر احساس تنهایی معنادار است، اما اثر مستقیم نظام بازداری رفتاری بر احساس تنهایی معنادار نیست. همچنین، اثر غیرمستقیم نظام بازداری رفتاری و نظام جنگ گریز بهت به صورت مثبت و اثر غیرمستقیم نظام فعال سازی رفتاری به صورت منفی بر احساس تنهایی با واسطه اضطراب اجتماعی معنادار بود. افزون بر آن، نتایج آشکار کرد اضطراب اجتماعی در رابطه بین نظام های مغزی رفتاری و احساس تنهایی نقش واسطه ای دارد و 21 درصد از واریانس اضطراب اجتماعی از طریق نظام های مغزی رفتاری، و 27 درصد از واریانس احساس تنهایی از طریق نظام های مغزی رفتاری و اضطراب اجتماعی تبیین پذیر است. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت با کاهش اضطراب اجتماعی در افرادی که از حساسیت بیشتر نظام بازداری رفتاری برخوردارند، تجربه احساس تنهایی کاهش می یابد.

متن

تبلیغات