آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

انسان شناسیِ مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی، از برترین و غنی ترین کوشش های حوزه «انسان شناسی دینی» است؛ چنانکه اساسِ پهنه ی ناپیدا کرانه ی مثنوی وی، انسان شناسی دانسته شده است؛ برای بسط و انتشارِ این حوزه مطالعاتی مهم، به خوانش پرویز شهبازی از انسان شناسی مولانا، مستندات قرآنی و استدلال های آن بر اساس مطالعه ای اسنادی و بنیادین توجه شد تا با تمرکز در بحث های او، عناصر اصلی خوانش وی از «انسان شناسی مولانا» به دست داده شود. آنچه که خوانش انسان شناختی شهبازی را قابل توجه می کند، استدلال پیوسته او بر استوار دانستن درس های زندگی آموزِ مولانا بر آن انسان شناسی و مهم تر، ابتنای برنامه عرفانی و سلوک معنوی مولانا بدان است. انسانی که شهبازی از زبانِ مولانا به تصویر می کشد، انسانِ خداگونه ای است که با شناختِ «افسانه منِ ذهنی» که پیوسته در حال «هم هویت ساختن او با آفلین» و مشغول کننده او به «قضاوت» و «مقاومت» است، از آن فاصله گرفته و می گذرد و با «واهمانش» و بازگشت به حضور و جریانِ «صبر» و «شکر»، مرکزِ خود را با فضاگشایی، «عدم» و آن را مهبط الهی می کند، «تقوی القلوب» از آن حقیقتِ وجودی و خداگونگی و حرم خدایی او، پاسبانی می کند و او را تا بی نهایتِ کوثری می پروراند، بالا می کشاند و به ابدیتِ خدا زنده و او را جاودانه می سازد. 

تبلیغات