با آمدن اسلام و پس از آن، مذاکره، اهمیت خود را در حل منازعه با مخالفان نشان داد،اما همواره درباره توانایی مذاکره، در رفع منازعات، اختلاف بود،(مسئله) موضوعی که به دلیل عدم توجه جدی به شاخصه های مذاکره مطلوب اسلامی، همچنان به مثابه مسئله ای قابل توجه، باقی ماند. از این رو، با این پرسش مواجه ایم:اسلام برای نیل به اهداف و آرمان های الهی-انسانی، چه شاخصه هایی برای مذاکره، میان دولت اسلامی و دول دیگر قرار داد؟(سؤال) گمان بر آن است:کاربست این شاخصه ها، تنها به منظور رفع اختلافات و یا نیل به توافق نیست؛ بلکه همه کشورها می توانند براساس آن، به اهداف دست یابند(فرضیه). این مقاله در پی آن است با استخراج شاخصه های مذاکره مطلوب اسلامی اولاً کارگزاران در فرایند مذاکرات با دولت ها، آن را مطمح نظر قرار دهند؛ و ثانیاً شهروندان مسلمان بتوانند قضاوت منصفانه ای از مذاکرات داشته باشند (هدف). نیل به این هدف، با روش توصیفی تحلیلی و با استنباط از منابع معتبر اسلامی صورت می گیرد (روش). نتایج تحقیق نشان می دهد: این شاخصه های ایجابی یا سلبی به تأمین آرمان ها می انجامند در نتیجه، می توان آن ها را در عزت طلبی، حکمت ورزی و مصلحت گرایی، و در نهایت، عدالت طلبی خلاصه کرد (یافته).