درباره انقلاب اسلامی یکی از اساسی ترین مخاطرات، و همچنین یکی از فرصت ها و ظرفیت های بالقوه راهبردی فراروی ایران اسلامی، مساله نفوذ است. با عنایت به این مهم و ضرورت شناخت زیرپایه های نظری مساله نفوذ، مقاله حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ بگوید که: «مسأله نفوذ چگونه بر اساس اعتباریات علامه طباطبایی (ره) تببین می شود؟». یافته های این پژوهش نشان می دهد که نفوذ، در واقع همان استخدام است که از حب ذات و طبع منفعت طلب آدمی سرچشمه می گیرد. بر طبق این امر ذاتی، همواره «پیروان خود عالی و سعادت گراها» به دنبال نفوذگذاری مِلکی و مُلکی هدایت گرانه (نفوذ مثبت) و در نقطه مقابل نیز «اصحاب خود دانی و نفس گراها» پیوسته در پی نفوذگذاری مِلکی و مُلکی استثمارگرانه ی ضلالت خواه (نفوذ منفی) بوده اند. در این میان، شرط توفیق گفتمان انقلاب اسلامی، در مدیریت هوشمندانه نفوذ مثبت خود و ایجاد حصار ضدنفوذ در برابر نفوذ منفی دشمنان قلمداد می شود.