هدف پژوهش حاضر مطالعه تطبیقی احساس امنیت اجتماعی در هشت بعد (امنیت جانی، مالی، فرهنگی، حقوقی، نوامیس، اخلاقی، احساسی و عاطفی) در بین زنان سرپرست خانوار و زنان دارای سرپرست در شهر رامهرمز است. با روش نمونه گیری تصادفی ساده 222 زن سرپرست خانوار و با استفاده از نمونه گیری در دسترس202 زن دارای سرپرست (424 نفر) به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایش با پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی آن با آلفای کرونباخ 876/0 تائید گردید. یافته های پژوهش بین تحصیلات، نگرش به پوشش، درآمد، حمایت اجتماعی، علت سرپرستی و احساس امنیت اجتماعی رابطه نشان می دهد. نتایج آزمون T نشان می دهد که میانگیناحساس امنیت اجتماعی بین زنان سرپرست خانوار و زنان دارای سرپرست در ابعاد مالی، جانی، احساسی، عاطفی و فرهنگی تفاوت معنی داری با هم دارند. تحلیل چندمتغیری نشان می دهد که در هر دو گروه از زنان مورد مطالعه متغیرهای حمایت اجتماعی، سواد و درآمد تغییرات احساس امنیت اجتماعی را تبیین می کنند. با پذیرش نقش این سه متغیر در توانمندی زنان، این نتیجه به دست می آید که توانمندسازى زنان (بدون در نظر گرفتن اینکه سرپرست خانوار باشند یا دارای سرپرست)، نقش مهمی در احساس امنیت اجتماعی آنان دارد و سبب بالا رفتن اعتماد به نفس، کسب یک هویت مستقل، بهبود وضعیت اجتماعى آنها و در نهایت احساس امنیت بیشتر در ایشان می شود که کل جامعه از آن منتفع خواهد شد.