آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

در مراحل مختلف یادگیری مهارت های زبانی، احتمال بروز خطا1 از سوی یادگیرندگان وجود دارد. مطالعه این خطاها اطلاعات ارزشمندی درباره میزان موفقیت شیوه های تدریس و مواد آموزشی در اختیار معلمان و کارشناسان آموزشی قرار می دهد. چنین تصور می شود که علی رغم اهمیت «نوشتن» در پیشرفت تحصیلی و اجتماعی، دانش آموزان ایرانی فارسی زبان و دوزبانه در نوشتارهای خود خطاهای قابل توجهی دارند. در این مقاله، با تکیه بر اصول نظری تحلیل خطا، (کوردر2، 1971) اشکالات نوشتاری دانش آموزان ایرانی فارسی زبان و نیز دوزبانه (ترک زبان) دوره ابتدایی، شامل خطاهای املایی، واژگانی، ساختاری و گفتمانی بررسی شده است. در این پژوهش 70 انشای دانش آموزان کلاس پنجم شهر تهران (به عنوان نمونه دانش آموزان فارسی زبان) و 40 انشای دانش آموزان شهرستان، از استان اردبیل (به عنوان نمونه دانش آموزان دوزبانه) به روش توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است. اشکالات نوشتاری در 4 طبقه املایی، واژگانی، ساختاری و گفتمانی بررسی گردیده و نتایج نشان داده است که در هر دوگروه مورد بررسی (فارسی زبان و دوزبانه) هر چهار طبقه از اشکالات نوشتاری دیده شده و خطاهای ساختاری در هر دو گروه، بیشترین میزان وقوع را داشته اند. مقایسه خطاهای نوشتاری دو گروه مورد مطالعه نشان می دهد که اگرچه درصد خطاهای ساختاری گروه اول نسبت به گروه دوم 18 درصد کمتر است؛ اما دانش آموزان ایرانی فارسی زبان دوره ابتدایی نسبت به دانش آموزان ایرانی دوزبانه خطاهای املایی و گفتمانی بیشتری در نوشتار خود داشته اند. نتایج این پژوهش در نگارش متون آموزشی و تجدید نظر در روش های تدریس زبان فارسی کاربرد دارد.  

تبلیغات