آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

هدف در این مقاله مقایسه روابط عاشقانه از دیدگاه دو شاعر متعلق به دو دوره ی مختلف ادبی و تاریخی ایران زمین تعلق داشته، بود. این دو شاعر نگرش های متفاوتی از نظر جامعه شناسی، روان شناسی و ادبی به جایگاه زن و روابط عاشقانه داشتند. تفاوت های معرفتی این دو شاعر در نوع دیدشان به روابط اخلاقی و عاشقانه تأثیر گذاشته و تعریف و شناختی از زن را شکل داده است. روش به کار رفته روشی مقایسه ای و توصیفی است و با تکیه بر آثار دو شاعر مورد نظر به روابط عاشقانه پرداخته شده است. یافته ها نشان داد که نظامی، با توجه به روحیات شخصی و سوانح زندگی خویش و اوضاع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به نگرشی مختص به خود چونان سبکی شخصی از زن و روابط آن رسیده و به همین سان سهراب سپهری با همه ی مؤلفه های زندگی در عصر نو و تجربیات فردی خویش، تصویری منحصر به فرد از روابط عاشقانه را به مخاطب عرضه کرده است. در نهایت این نتیجه بدست آمد که روابط عاشقانه در داستان های غنایی نظامی در سه منظومه ی خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و هفت پیکر بیشتر رنگ و صبغه ی جسمانی و زمینی گرفته است و معطوف به آن رویکرد می باشد. شاعر با در دست داشتن ابزار قوی توصیف های شگرف و خیال انگیز، خواننده را به سوی بزم و عیش و نوش و شادخواری برده است در حالیکه روابط عاشقانه در اشعار سهراب سپهری، به نوع روحانی و روانی آن محدود گشته و معشوقی اثیری در روح شاعر و عوالم آن مشاهده می شود.

تبلیغات