چکیده

آسیای مرکزی که بخش جنوبی قلمرو هارتلند را در نظریه مکیندر تشکیل می داد در دوره جنگ سرد جزو قلمرو سیاسی- ژئوپلیتیک شوروی بود. با فروپاشی شوروری، این منطقه هویت جغرافیایی- سیاسی مستقل پیدا کرده و به عنوان فضای فاقد قدرت تاثیرگذار، به عرصه رقابت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شد. بعد از استقلال این کشورها، روسیه نسبت به سرنوشت آن ها توجه زیادی نداشت و این مسئله سبب شد تا سایر قدرت ها در پی گسترش نفوذ خود در کشورهای آسیای مرکزی برآیند؛ اما چندی نگذشت که روسیه توجه خود را به این منطقه معطوف و تلاش کرد تا با ایجاد همگرایی گسترده امنیتی، مانع حضور سایر قدرت ها در آسیای مرکزی بشود. روند پیچیده منطقه گرایی این پرسش را مطرح می کند که «سیاست های روسیه درچه زمینه هایی باعث همکاری و در چه مواردی اختلاف و رقابت با کشورهای آسیای مرکزی را رقم زده است؟» ادعای این مقاله این است که، فضای حاکم بر منطقه در چارچوب ژئوپلیتیک زمینه ساز همکاری روسیه با کشورهای آسیای مرکزی در حوزه امنیتی شده است ولی در حوزه اقتصادی و انرژی با دیپلماسی اقتصادی چین زمینه ساز رقابت سازنده، همکاری محدود و گاهی اختلاف بین روسیه و کشورهای این منطقه شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که در جمع آوری اطلاعات از منابع اسنادی – کتابخانه ای و تارنماهای معتبر فضای مجازی استفاده شده است.

تبلیغات