آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

با روی کارآمدن امویان، تغییرات بسیاری در سیاست های خلافت اسلامی به وقوع پیوست؛ اصولا ًماهیت خلافت اموی، با سیره حکومت نبوی و خلفای راشدین نه تنها متفاوت بود، بلکه درتعارض نیز قرار می گرفت؛ زیرا حکومت آنان مبتنی بر اشرافیت و ساختار نظام قبیله ای بود که ریشه در عصرجاهلیت داشت؛ گاهی نیز متأثر از سنت سیاسی سرزمینهای فتح شده بود. چنین نظامیبرای اداره ی خود به ثروت بسیاری نیازمند بود و تنها راه کسب آن را توسعه فتوحات و افزایش میزان مالیاتها می دانست.گسترش دامنه فتوحات تا ماوراءالنهرکه در زمان معاویه اتفاق افتاد، تصرف مناطق شمالیآفریقا تا اندلس درجنوب اروپا، قلمرو وسیعی از سرزمینهای حاصلخیز و پرنعمت را در اختیار امویان گذاشت، نتیجه چنین سیاستی، منجر به رشد نظامی گری، توسعه نظام ادرای و نظام اقطاع شد.روند رو به رشد نظامی گری و توسعه نظام اداری که لازمه چنین سیاستی بود، هزینه های تازه ای بر خلفای اموی تحمیل می کرد، سبب شد تا امویان راههای متفاوتی برای کسب ثروت از جمله مالیاتهای غیر شرعی همچون اخذ جزیه از تازه مسلمانان، هدیه نوروز و مهرگان مربوط قبل از اسلام و «مکس» با تفکر پادشاهان روم و ایران قبل از اسلام از جمله بدعتهای مالی امویان به شمار می آیند.در این مقاله تلاش می گردد که با رویکردی تحلیلی تاریخی، پیامدهای مالیات ها و درآمدهای نامشروع بر اقتصاد عصر اموی مورد بررسی قرار گیرد.

تبلیغات