آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

میان رشتگی، رویکردی جدید در عرصه پژوهش، آموزش و طبقه بندی علم است که از منظرهای کاربردی مختلف، ضرورت فراوان دارد، بااین حال، فقر ادبیات نظری آن، از موانع رواج و توسعه آن محسوب می شود تا آنجا که حتی میان رشته ای پژوهان، به ابهام مفهومی خود این اصطلاح، تصریح دارند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی با بهره گیری از نظریه معاصر استعاره و با استفاده از منابع کتاب خانه ای می کوشد با استخراج مؤلفه های اصلی «میان رشتگی»، انگاره ای روشن از مفهوم آن ارائه داده و تاریخچه ادبیات نظری این حوزه نوپدید در ایران را شناسایی و معرفی کرده است. مطابق بررسی این پژوهش، عمر ادبیات رویکرد میان رشته ای و تلفیقی در ایران، همگام با خط مشی گذاری علم در این زمینه، کمی بیش از دو دهه است. موضوع مطالعات میان رشته ای، مسئله ای «پیچیده» بوده و پیچیدگی را می توان به «مطالعه رفتار سیستم ها» تعریف کرد و راه میان رشتگی از رشته های تخصصی می گذرد. شبکه معنایی «میان رشتگی» متشکل از شش مفهوم «تلفیق و ترکیب»، «استفاده از چند دانش تخصصی»، «دیالکتیک و جمع گرایی پویا»، «موضوع پیچیده»، «فرآیند بودن» و «ارزش افزوده معرفتی داشتن» است. از میان این مؤلفه ها، «تلفیق و ترکیب» نقشی محوری و اساسی دارد. بر اساس همین مؤلفه است که طیف میان رشتگی ترسیم می گردد و میان رشته ای نماها از میان رشته ای واقعی تمایز پیدا می کند.

متن

تبلیغات