پاره ای از اصول قانون اساسی و مواد قانونی مربوط به تعارض قوانین درمورد تعیین قانون حاکم بر احوال شخصیه در روابط بین المللی، بین الادیانی، و بین المذاهبی، که عمدتاً در اصول دوازدهم و سیزدهم قانون اساسی و مواد 5 تا 10 جلد اول و مواد 956 تا 975 جلد دوم قانون مدنی و ماده واحده مصوب مرداد 1312 ش، موسوم به «اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیرشیعه» انعکاس یافته است، دو مشکل دلالی (سکوت و اجمال) و مضمونی (نداشتن انطباق کامل با موازین اسلامی و رعایت مصلحت اتباع ایران) دارد که بازنگری در این مواد و اصلاح شکلی و ماهوی آن ها را ضروری می سازد.گرچه هدف اصلی در این مقاله آن است که با نقد مضمونی این قوانین و ارائه پیش نهادی «اصلاحی ماهوی» و جای گزین کردن مضمونی جدید مشکلات دلالی اشاره شده را موضوعاً منتفی کند، درعین حال، پیش از آن تلاش شده است که با فرض پذیرش قوانین موجود، احتمالات مختلف در موارد سکوت و اجمال قانون بررسی شود و متناسب با هر احتمال پیش نهادی «اصلاحی شکلی» ارئه شود تا بدین وسیله غبار سکوت و اجمال از چهره این قوانین زدوده گردد.