چکیده

چرا متون کهن صوفیانه و از جمله؛ کشف الاسرار و عده الابرار چنین توان اقناعی و تبلیغی چشمگیر، ماندگار و موفقی دارند. چنانکه قرن هاست نگرش صوفیانه را زنده و تأثیرگذار نگاه داشته است. در این پژوهش با به کارگرفتن نظریه ارتباطات اقناعی اتولر بینگر روان شناس اجتماعی و با شیوه تحلیل محتوی به بررسی پیام های النوبه الثالثه کشف الاسرار و عده الابرار پرداخته ایم. یافته ها وجود طرح پنج پایه ای اقناعی اتولر بینگر را در متن نشان می دهند. اول؛ طرح محرک پاسخ؛ میبدی ابتدا اندیشه مورد نظرش را مطرح می کند، سپس با آوردن استشهاد به آیات، احادیث، روایات، سخنان بزرگان دین و مشایخ صوفیه آن را با آموزه ها و ارزش های پیشین پیوندمی زند. اصل دوم؛ منطقی بودن و منصف بودن. انواع جملات اقناعی و زبان شاعرانه از ابعاد گوناگون، اندیشه محوری را توضیح می دهند و منصف و منطقی بودن را إلقاء می کنند. اصل سوم؛ بیانگر نیازهای مخاطبان بودن. چون؛ نیاز به آزادی فردی، نیاز به امنیت، نیاز به عشق، نیاز به آگاهی و شناخت، نیاز به معنای زندگی، نیاز به خودشکوفایی. اصل چهارم؛ دربرداشتن هنجارهای گروهی و منافع اجتماعی مخاطبان چون؛ نیاز به پذیرش دیگران، نیاز به درونی بودن ارزش های انسانی، نیاز به مورد احترام بودن، نیاز تعلق به گروه، نیاز به حمایت از حقوق انسانی. اصل پنجم: پیام های متن با توجه به ویژگی های شخصیتی مخاطبان شکل گرفته است. بنابراین؛ کاربرد خلاقانه شیوه های اقناعی و تبلیغی، توان تأثیرگذاری و ایجاد همدلی دارد و پیام ها را دلپذیر می کند. در نتیجه؛ پاسخگویی به نیازهای فردی و جمعیِ جاودانه بی زمان و بی مکانِ مخاطبان، موجب برخورداری پیام های صوفیانه از چنین قدرت تبلیغی و اقناعی و تأثیرگذاری ماندگار بر اندیشه و رفتار مخاطبان شده است.

تبلیغات