آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۲۸

چکیده

بیان مسئله: از ضروریات حیات انسان، تغییر و تکامل به سمت تعالی است و تنها راه دستیابی به آن، آموزش است. تغییر اصولی و منظم توسط حکومت با استفاده از آموزش جامع و همگانی در جهت ترویج آموزه های مذهبی، از شاخصه های ویژه عصر صفوی بود که باعث شد حاکمان برای دستیابی به این امر اقدام به تأسیس مدارس و دیگر بناهای تأثیرگذار کنند. در این راستا مدارس به عنوان مهم ترین مراکز آموزشی در خدمت مذهب تشیع به یکی از مهم ترین انواع ابنیه در این عصر مبدل شدند. هدف: رویکرد آموزشی در هر دوره به نظام آموزشی و فضاهای متناسب با آن نیاز دارد و از آنجا که چگونگی تأثیر سیاست های نظام آموزشی بر عناصر معماری مدارس صفویه مشخص نیست، این پژوهش تأثیر سیاست های آموزشی صفوی بر عناصر کالبدی و هماهنگی آنها را با سازماندهی فضایی و معماری مدارس علوم دینی بررسی کرده و در پی آن است تا معماری مدارس دوره صفویه را با توجه به سیاست های آموزشی گونه شناسی کند. روش تحقیق: این پژوهش، با توجه به روند اوج گیری معماری و تشدید سیاست های آموزشی در دوره صفویه که منجر به شکوفایی و گسترش مدارس علوم اسلامی شیعی شد، سعی بر آن دارد تا از روش تفسیری-تاریخی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی، به شناخت جایگاه و اهمیت آموزش در سیاست های حکومت صفوی بپردازد و چگونگی تأثیر آن را بر کالبد معماری مدارس این دوره گونه شناسی کند. در این راستا چهار مورد از مدارس دوره صفویه به عنوان نمونه های هدفمند انتخاب و از لحاظ ویژگی های کلی بنا، سلسله مراتب و سازماندهی فضایی، با توجه به جایگاه و روش آموزشی این دوره، تجزیه و تحلیل شدند. نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از آن است که هم زمان با توسعه همه جانبه معماری در عهد صفوی، آموزش و جایگاه آن نیز، تفاوت هایی با ادوار پیش از خود داشته است. از طرفی با توجه به اعلام مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی کشور و سیاست حاکمان صفوی در ترویج آن، آموزش علوم شیعی در مدارس به منظور استفاده همگانی از آن فراهم گردید. این تغییرات باعث به وجود آمدن تغییراتی در نظام آموزشی و معماری مدارس شده است که از آن جمله می توان به گسترش ابعاد مدارس، افزایش تعداد و کیفیت حجره ها و مَدرس ها، توجه به حیاط مدارس به عنوان عنصر حیات بخش مدرسه، تغییر در دستگاه ورودی، ارتباط با شهر و عرصه عمومی و ارتباط مدرسه با فضای نیایشی اشاره کرد.

تبلیغات