آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

مقاله ی حاضر، به مطالعه ی تطبیقی دو هنر معماری و سینما پرداخته است؛ رویکرد این مطالعه، آموزش معماری و هدف اصلی آن، استفاده از قابلیت های سینما در راستای تحقق این رویکرد می باشد. با توجّه به مطالعات تطبیقی و نیز تئوری های مرتبط با تاویل اثر هنری پانوفسکی، رویکردی آموزش محور به این پژوهش ها داده شده است. آیا سینما، می تواند به عنوان ابزار مناسب در آموزش معماری مورد استفاده قرار گیرد؟ پاسخ به سؤال و بررسی این فرضیه که "سینما به عنوان ابزار آموزشی معماری، مناسب و کارآمد است"، در گرو پاسخ به سؤالات فرعی است: 1. خروجی کار دانشجویان معماری در صورت نمایش یک فیلم، نسبت به دانشجویان دیگر که از این ابزار محروم بوده اند، چه تفاوتی دارد؟ 2. در صورت بهبود کیفیت اسکیس ها به روش پیشنهادی، میزان تأثیر و چگونگی این روش به چه صورت در کار دانشجویان نمود می یابد؟ این مقاله بر مبنای مطالعات استدلالی-منطقی و به روش بررسی میدانی همراه با تحلیل کیفی در راستای رویکرد پدیدارشناسانه ی نمادها است. هدف مقاله ی پیش رو، رسیدن به روشی کارآمد جهت افزایش راندمان آموزش معماری است و یکی از راه حل های مناسب برای رسیدن به این منظور، بهره گیری از پتانسیل های هنر سینما است. طی خروجی های پژوهش بر مبنای تحلیل کیفی داده ها، مشخص گردید که 75% نمرات Aو Bبه گروهی تعلق گردید که از ابزار فیلم برای آموزش بهره گرفته بودند، این در حالی است که تنها 43.75% از گروه دیگر که محروم از این ابزار بودند توانستند نمرات Aو Bرا کسب کنند؛ به طوری که 81.25% اسکیس های گروه الف به لحاظ معنایی و 62.5% آن ها به لحاظ فرمی از فیلم نمایش داده شده به صورت آشکار یا پنهان بهره جسته اند. از بررسی ها و آنالیزهای صورت گرفته می توان چنین نتیجه گرفت که این فرضیه که "سینما به عنوان ابزار آموزشی معماری، مناسب است." صحیح بوده و میزان و چگونگی آن در حوزه ی عینی و ذهنی بررسی گردیده است.

تبلیغات