هدف این پژوهش فهم تجربه ی زن ایرانی مهاجر از بدن زنانه و هنجارهای پوششی او در فرانسه است. چارچوب مفهومی پژوهش بر رویکرد جامعه شناسی تفهمی کنشگر در سنت وبری بنا شده و با بهره گیری از روش پژوهش تفهمی و تحلیل مضمونی، بر اساس گفتگوهای نیم ساختاریافته ی عمیق با ۲۴ زن ایرانی 42-26 ساله باتجربه ی بین 15-1 سال زندگی در فرانسه نوشته شده است. تجربه زنان مهاجر نشان دهنده ی چهار گونه فهم متفاوت آن ها از بدن زنانه شان یعنی، بدن زنانه به عنوان ابژه ی زیبایی شناختی، جنسی، پیش پاافتاده و بی اهمیت و رهایی بخش و همچنین، به کارگیری سه راهبرد ادغام، تمایز و نیز خاص بودگی از دیگری در آزمون مهاجرت است. این زنان در گذار به سوی زنانگی هژمون، در نشانه گذاری های پوشش خود، بر طیفی از سازگاری تا درهم آمیختگی همساز میان نشانه ها و هنجارهای ناهمگون پوششی ایرانی و فرانسوی را تجربه می کنند.