آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۵

چکیده

هدف: هدف پژوهش تعیین نقش میانجیگر وجدانگرایی در خودکارامدی، تاب آوری و مدیریت درد با ادراک درد مزمن بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمام افراد دچار درد مزمن مراکز درمانی زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، بیمارستان های شهدای تجریش، لقمان حکیم، مدرس و دانشگاه علوم پزشکی تهران، کلینیک 16 آذر و کلینیک درد و استرس رویان در پاییز و زمستان سال 1397 به تعداد 2141 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران با احتمال ریزش تعداد 410 نفر تعیین و به روش در دسترس انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های پنج عامل بزرگ شخصیت کاستا و مک کرا (1998)، خودکارامدی درد نیکولاس 1989، راهبردهای مدیریت درد روزنشتایل و کیف (1983)، آزمون تاب آوری کانر و دیویسون (2003) و ادراک درد مزمن کرنز، تورک، رودی (1985)، جمع آوری و بعد از حذف 70 پرسشنامه مخدوش، داده های 340 بیمار دچار درد مزمن با استفاده از معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار اسمارت پلاس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودکارامدی با باوجدان بودن (269/0 =β، 0001/0 =P) و با ادراک درد (159/0 =β، 0001/0 =P)، مدیریت درد با باوجدان بودن (130/0 =β، 043/0 =P) و با ادراک درد (311/0 =β، 0001/0 =P)، تاب آوری با باوجدان بودن (39/0 =β، 0001/0 =P) و با ادراک درد (316/0 =β، 0001/0 =P) و باوجدان بودن با ادراک درد (278/0 =β، 0001/0 =P) رابطه دارند و باوجدان بودن نقش میانجی را در خودکارامدی درد، مدیریت درد، تاب آوری با ادراک درد ایفا می کند. نتیجه گیری: در کنار درمان های پزشکی، رواندرمانگران می توانند که ادراک درد مزمن را با استفاده از عوامل وجدانگرایی، خودکارامدی، مدیریت درد و تاب آوری تغییر دهند.

تبلیغات