آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

گذار در نظریه سیاسی جان رالز به مواضعی اشاره دارد که او پس از انتشار اثر نخست خود، «نظریه ای در باب عدالت»، اتخاذ کرد. این گذار ناشی از نارضایتی ها و ناسازگاری های درونی بود که او درصدد اصلاح آنها برآمد. تغییراتی که او در نظریه خود اعمال کرد، در «لیبرالیسم سیاسی» به اوجو تکامل نهایی خود رسید. فهم این گذار با رجوع به مسئله پایداری ممکن خواهد بود. از نظر رالز، پایداری برای همکاری های اجتماعی و تحقق جامعه بسامان ضروری بود. او در ابتدا بر آن بود که پایداری با تکیه صرف بر عناصر آن، یعنی حس عدالت و برهان همسازی، به طور ذاتی تحقق می پذیرد. اما، به مرور زمان، با فاصله گرفتن از دیدگاه های اخلاقی، و با پذیرش واقعیت تکثرگرایی معقول و اهمیت ارزش های سیاسی، به این نتیجه رسید که صرف پذیرش اصول عدالت توسط شهروندان به پایداری و جامعه بسامان منجر نخواهد شد. او این بار با طرح خوانشی متفاوت از پایداری و جایگزین کردن اجماع همپوش به جای برهان همسازی شرایطی را فراهم آورد تا آموزه های جامع و متکثر شهروندان به رسمیت شناخته شود. بنابراین شهروندان می توانند در قالب یک خودآیینی واقعی اقدام به عمل عادلانه در جامعه بسامان کنند.

تبلیغات