آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۴

چکیده

واقعیات تاریخی یکصد سال تجربه تربیت معلم ایران، حکایت از «دو رویکرد» متفاوت و همجوار دارد که اولی در حوزه تصمیم گیری و سیاستگذاری «آموزش عالی» شکل گرفت و با شرایط و قواعدی به تربیت معلم برای ایفای نقش در دوره متوسطه به عنوان دبیر اقدام کرد که برخاسته از سطح انتظارات و معیارها و ملاکهای آن بود (تربیت معلم دانشگاهی) و دومی در حوزه تصمیم گیری و مدیریت «آموزش وپرورش» دنبال شد و به تربیت آموزگار برای مدارس ابتدایی و دبیر برای دوره راهنمایی تحصیلی اقدام نمود که از کاستیها، انتظارات و اقتضائات آن متاثر شد (تربیت معلم مدرسه ای). رویکرد اول با ایجاد مؤسسات جامع و معدود و با تن دادن به «تدارک امکانات» و «انباشت تجربه» و رویکرد دوم با ایجاد مؤسساتی محدود و متعدد و با عمل موقعیتی مبتنی بر «قناعت» و «سخاوت» تبلور یافته است. طی چهل سال پایانی فعالیت این دو جریان، عمده ترین افتخار حرکت دانشگاهی «ابتنای آموزش بر دانش روز» و «رعایت معیارهای آموزش عالی» و عمده ترین افتخار حرکت مدرسه ای «سرعت پاسخگویی به نیازها» و «آموزش عملی در موقعیت واقعی مدرسه» معرفی شده است. همین افتخارات سبب شد تا هر یک از متولیان در پی آن برآیند که حرکت دیگر را به عرصه حاکمیت خویش بیفزایند. این تعلق و طلب، زمینه اصلی تلاشهای پایان دهه هشتاد برای «یگانه سازی دو حرکت تربیت معلم ایران» شد که به شکل گیری دانشگاه فرهنگیان بر بنیاد اساسنامه ای انجامید که در سراسر آن نمودهای یکصدسال تعارض و کشمکش دو حرکت مذکور نمایان است، اما در «نام»، «دانشگاهی» برای تربیت معلم برپاکرده است.

تبلیغات