آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۰

چکیده

ملی گرایی ایرانی از گفتمان هایی است که با مفصل بندی دال های گوناگون سعی می کند، مدلول هویت ایرانی را پابرجا نماید و در فضای معنایی خود، آن را تثبیت کند. از سویی دیگر، ظهور دولت صفویه در سال 907 هجری با محوریت دال مذهب، دولتی مقتدر و یک پارچه در سرزمینی ایجاد کرد که در طول تاریخ با عنوان ایران از آن یاد می شود. وجود دال های مشترک بین این دو گفتمان، این پرسش را مطرح می کند که گفتمان ملی گرایی ایرانی و گفتمان صفویه چه رابطه ای می توانند با یک دیگر داشته باشند و دال های مشترک در این دو گفتمان در چه معناهایی رسوب یافته و چیره شده اند؟ به سبب آن که غیر و غیریت سازی جایگاه مهمی را در صورت بندی گفتمانی به خود اختصاص داده است، مقاله حاضر با بهره گیری از روش تجزیه و تحلیل گفتمان لاکلا و موفه(Laclau and Mouffe)  به این نتیجه رسیده است که در نگاه اول، دال های مشترکی در دو گفتمان ملی گرایی و گفتمان صفویه مشاهده می شوند که یکسان به نظر می رسند ولی تحلیل فضای گفتمانی آنها، مشخص می سازد که نشانه های این دو گفتمان در دو فضای معنایی متفاوت شکل گرفته اند و دلیل عمده مشترک بودن ظاهری دال ها، به سبب در اولویت بودن سیاست و دست یابی به هژمونی در هر دو گفتمان است که سبب می شود هر دوی آنان بکوشند که هرگونه عامل افزایش اقتدار را از حوزه گفتمان گونگی خارج سازند و در مفصل بندی گفتمانی خود وارد نمایند

تبلیغات