رخدادهای طبیعی یا انسانی در برخی مواقع خسارت هایی به جوامع انسانی تحمیل کرده و لذا از آنها به عنوان بحران نام برده می شود. خسارت ناشی از بحران ها نه تنها به وسعت و عمق آنها بستگی دارد، بلکه مقاومت و اقدامات پیشگیرانه جوامع انسانی نیز در آن دخیل است. بحران های طبیعی و از جمله آنها زلزله، یکباره رخ داده و باعث می شود وقایع اجتماعی از حالت طبیعی خود خارج شود. خارج شدن وقایع از حالت عادی خود، همراه خواهد بود با به وجود آمدن شکل های جدیدی از پدیده های اجتماعی که گاه در شکل مسئله ظاهر خواهند شد. زلزله بم روند طبیعی واقعه مرگ را تغییر داده است. هم تعداد مرگ ها را تغییر داده و هم نوع مرگ ها بر حسب سن و جنس. تعداد مرگ ها در سال وقوع زلزله بیش از 50 برابر سال های دیگر است و نکته مهمتر اینکه مرگ ها به لحاظ سن و جنس کاملا متفاوت از مرگ های طبیعی هستند. انتظار است، تحت تاثیر خارج شدن مرگ از حالت طبیعی خود، مسائل جدیدی در حوزه اجتماعی و مناسبات آن شکل گرفته باشد. روش تحقیق حاضر در تشخیص اثر زلزله بر پدیده های اجتماعی،مقایسه داده های جمعیتی در سال های قبل و بعد از زلزله و همچنین مقایسه داده های محدوده زلزله با محدوده خارج از زلزله است. نتایج نشان دهنده این است که متفاوت بودن مرگ ها بر حسب سن و جنس، باعث شده تغییراتی در مناسبات اجتماعی در سطح خانواده ها به وجود آید. کوچک شدن بعد خانوار، به همراه افزایش خانواده های زن سرپرست و خانواده های جوان سرپرست، از این گونه تغییرات هستند. اگرچه داده های مورد استفاده در تحقیق به صورت مستقیم در ارتباط با زلزله بم جمع آوری نشده بودند، یافته ها حاکی از این بود که با روش بکارگرفته شده، از همین داده ها نیز می توان به تحلیل پیامدهای بحران ها پرداخت. داده ها و تحلیل آنها نقش بسزایی در شناخت پیامدهای اجتماعی بحران ها دارند. برخی از پیامدها به صورت پنهان وجود داشته و ممکن است در مدت زمان طولانی پس از بحران نیز پایدار باشند. جمع آوری داده های دقیق تر و مستمر حتی در سال های بعد از بحران، می تواند به شناخت مسائل جدیدی در مناسبات اجتماعی منجر گردد، تا برنامه ریزی های بهتری در کاهش پیامدهای اجتماعی منفی پس از بحران صورت پذیرد.