آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

هدف پژوهش تدوین مدل احساسات شرم و گناه بر اساس شیوه های فرزندپروری با نقش واسطه ای اِسناد علی منفی بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 124083 نفر بودند. با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای یکی از مناطق جغرافیایی (16،1،2،6،4) انتخاب و از هر منطقه یک دبیرستان دخترانه و پسرانه و از هر دبیرستان دو کلاس انتخاب شدند. نمونه شامل 394 نفر به همراه پدر یا مادر آنها بودند. داده ها از طریق پرسشنامه های احساسات شرم و گناه کوهن و همکاران 2011، سبک های فرزندپروری بامریند 1991 و اسنادهای علّی کودکان و نوجوانان پترسون و سلیگمن 1984 جمع آوری شد. نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی برازنده داده ها است. مسیر مستقیم سبک فرزندپروری مقتدرانه بر احساس گناه مثبت و معنادار  و مسیر مستقیم سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر احساس گناه منفی و معنادار بود. مسیرهای غیرمستقیم فرزندپروری مقتدرانه بر احساس گناه از طریق سبک اسناد در موقعیت منفی و فرزندپروری مقتدرانه بر احساس شرم از طریق سبک اسناد در موقعیت منفی، منفی و معنادار بودند. مسیرهای غیر مستقیم فرزندپروری سهل گیرانه بر احساس گناه از طریق اسناد در موقعیت منفی، فرزندپروری سهل گیرانه بر احساس شرم از طریق اسناد در موقعیت منفی، فرزندپروری مستبدانه بر احساس شرم از طریق اسناد در موقعیت منفی و فرزندپروری مستبدانه بر احساس گناه از طریق اسناد در موقعیت منفی، مثبت و معنادار بودند.

تبلیغات