آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

عکس ها بر مبنای نظام سنتی طبقه بندی حواس انسانی ، متعلقِ قوه باصره و صرفاً سندی دیداری انگاشته شده اند اما در فرایند فهم و تفسیر عکس، آنچه در عکس روایت می شود، با رویت ممکن نیست و قوای دیگر حسّ انسانی نیز در تحلیل متن آن دخالت دارد. در تاریخ اجتماعی حواس نیز، جایگاه حواس انسانی چون بویایی، لامسه، شنوایی و چشایی در مواجهه و تحلیل متن تاریخی مورد مطالعه و تحقیق مورخان قرار دارد و ازاین رو در بحث حاضر، عکس به مثابه سند تاریخی، محل تداخل آن چه "دیده می شود" با حواسی خواهد بود که فهم پذیر اما نادیدنی اند. بویایی از مهم ترین این حواس است و در مفهومی که در حوزه نقد عکس از آن باعنوان " کار خاطره " نام می بریم و نیز در ساخت و تداعی معنا به ویژه در حوزه عکس های اجتماعی که با مقوله زیست روزمره ی انسانی پیوند تنگاتنگی دارد، حاضراست. بنابراین، بر اساس تاریخ اجتماعی حواس، به پیگیریِ کار خاطره در عکس هایی می پردازیم که به مثابه سندی از تاریخ بویایی در متنِ اجتماعی است. در این مقاله نشان داده شده است که چگونه می توان در تحلیل عکس، به جز قوه ی دید، از قوای دیگر حسیّ بهره جُست؟ و اهمیت تحلیل های مبتنی بر احساسات انسانی در تفسیر عکس های اجتماعی چیست؟ براساس پرسش های ذکرشده، می توان فرض کرد عکس های اجتماعی، به سبب پیوندی ذاتی که با گذشته تاریخی و روایتگری دارند، می توانند ارتباطی تنگاتنگ با ادراکاتی از گذشته داشته باشند که به واسطه قوه بویایی قابل فهمیدن اند، احساساتی چون نوستالژیا و بازیابیِ عمیق خاطرات؛ قوه بویایی به واسطه ی ارتباط تنگاتنگش با بازآوردن احساس و خاطرات نوستالژیک، همواره به نوعی آشناپنداری پیشینی دلالت دارد. در متن حاضر ارتباط عمیق سطح عکس(آن چه که از زمانِ گذشته نمایش می دهد) و بویایی در این حوزه شناختی مورد تحلیل واقع می شود. در واقع سازوکار قوه ی بویایی، به واسطه ارتباط مستقیمی که با نوستالژیا و بازیابیِ خاطرات در گذشته دارد، پیوندی تنگاتنگ با تفسیر عکس های اجتماعی خواهدیافت.

تبلیغات