آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

هدف از پژوهش حاضرتعیین الگویی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، به منظور سنجش برنامه درسی زاید در نظام آموزش عالی ایران است. جامعه مورد مطالعه تمامی دانشجویان و استادان 11 دانشگاه دولتی شهر تهران است که، به منظور تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری چندمرحله ای استفاده شد؛ در نهایت تعداد نمونه با استناد به جدول کرجسی و مورگان در بین دانشجویان 331 نفر و در بین استادان 56 نفر به دست آمد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای بود که گویه های آن از نتایج مصاحبه با 21 نفر صاحبنظر نظام آموزش عالی ایران تدوین شده است. میزان پایایی ابزار طراحی شده به وسیله الفای کرونباخ سنجش و با مقدار 0.86 تایید شد . به منظور سنجش روایی نیز از نظر صاحبنظران و استادان برنامه ریزی درسی بهره گرفته شد. همچنین به منظور اطمینان از بخش مدل انداز هگیری از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL انجام شد. نتایج پژوهش، 9 سازه اثر گذار بر شکل گیری برنامه درسی زاید را از دیدگاه استادان و دانشجویان تایید نمود. در صورتی که هریک از این سازه های شناسایی شده و نشانگر ها )گویه ، سوالات ( در جهت عکس رسالت های تعیین شده خود در نظام، عمل نمایند و یا به عبارت دیگردر صورتی که در بطن خود ماهیتی غیر اثربخش داشته باشند از آن به عنوان سازه اثرگذار بر شک لگیری برنامه درسی زاید می توان نام برد. 9 سازه شناسایی شده به ترتیب شامل"محتوا" "دانشگاه" ، "بازنگری" ، "نیازسنجی و ارزشیابی" ، "استاد" ، "سیاست های کلان آموزشی" "طراحان" ، "دانشجو"، و در نهایت "ضعف پویایی بازار" است

تبلیغات